برف | بیژن الهی

برف | بیژن الهی

35anj

تنها یک بار
می‌توانست
در آغوشش کشند،
و می‌دانست - آن‌گاه -
چون بهمنی فرو می‌ریزد
و می‌خواست
به آغوشم پناه آورد
نامش برف بود
تنش، برفی
قلبش از برف
و تپشش
صدای چکیدن برف
بر بام‌های کاهگلی...
و من او را

چون شاخه‌یی که زی…

Recent comments

Avatar

Related tracks

See all