اوه اوه چقدر تمیز و چقدر خووووب 🌿

قسمت یکم : 

من از درد میگم
 تو کجای دردمی؟
سر به تن سردم میزنم
 وقتی ندارم جز تو مرهمی

شدم زنده به گور این احساس
تا وقتی که نوشته ی رو سنگ قبرمی

نگاه تو رفت
 تا کجای دل من ؟
پشت به پشت زخماتم 
نقابم گره زد
کــــوره ولی بی ارزشه
 عصاها چقدر

من هیچم جلو حرفای دلت
من گیجم برا لحظه ای از رقصای ولت
من سکوت رقص بالتو میشنوم 
اینو چشام میگه بهت؟

میدوزم آفتابو به خیابون 
بعد مرگمم به تو فکر میکنم
بپوشونه حصار گنامونُ
به روز میرسم از ذکر تو شب

دو مصرع صبر

قسمت دوم : 

برا ندیدنت میرسم به خشونت
میرم ولی میدونم غمم بیشتره از ظلمای حکومت

من آسمونم با تو یکیه 
که تاریخ غافل میفروشه زمانو نسیه
 به دوتامون
چرا هیشکی هیچی نمیگه؟

تو روسپی خونه‌ی دلت من موندم یه کولی تنها
به اتاق سیاه دلم رنگ میزدم هربار
که غرورم رفت پای سکوت قرنم
از کجای اون آزادی بگم در گوش ترسام؟

کندم از زمینت ، کندم که شدی غریبه 
کلاغ وجودم توی مزرعت یه روسفیده
ولی با سنگ دلش میکنه فضارو خرده شیشه 

تو خرده شیشه هارو جمع کن
باید بسازیم بنای روحمونو از نو 

تو حسرت گرمای دستات
گرم شد حضورم به هیچ
که ارزششو از دست نده وجودم
سکوت این جنگو

Comments

mohammad reza asadi

behnaz

amir rad

Amir Hossein

mahyarnd

rezamousavi