دست بردار از این میکدهی سر به سری
پای بگذار به اون راهی که فکر کنی بهتری...
که فقط،
فکر کنی بهتری...
دست بردار و برو، ول کن این خم ساغری
ای عشق با تو حرف میزنم، ای رنج مگر آجری...
بیچاره ما که پیش تو از خاک کمتریم
ما…
ای کاش... :)
«بنوش ای برف ! گلگون شو، برافروز که این خون، خون ما بی خانما…
من از ان خاک
فی نفسه حلقه بر دریم