sonati haa

Musicema.com

Homayoon Shajarian - Havaye Zemzemehayat   همایون شجریان - هوای زمزمه هایت

جان عشاق / شجریان/معروفی/مشکاتیان

Golshifteh Farahani - Shahzadeye royaye man گلشیفته فراهانی - شهزاده رویای من

ترانه ریتمیک و شاد " جان جان " با صدای منوچهر سخایی که در سال 1352 اجرا و ضبط گردید

منوچهر سخایی . جان جان

نفرین

ما دلشدگان خسرو شیرین پناهیم
ما کشته آن مهرخ خورشید کلاهیم
ما از دو جهان، غیر تو ای عشق نخواهیم
صد شور نهان با ما، تاب و تب جان با ما
در این سربی سامان، غمهای جهان با ما
با ساز و نی، با جام می، با یاد وی
شوری دگر اندازیم در میکده جان
جمع مستان غزلخوانیم
همه مستان سراندازیم
سراندازیم سرافرازیم
جز این هنر ندانیم
که هرچه می توانیم
غم از دلها براندازیم


https://facebool.com/Khosousi
https://plus.google.com/+KhosousiM
http://khosousi.com

Homayoun Shajarian & Milad Omranloo - Delshodegan

اجرای مشترک فریدون فرخزاد و شهره صولتی. تو که اومدی

قطعه زیبای «سوز و گداز» از آلبوم «جان عشاق-گنبد مینا» با آهنگسازی استاد پرویز مشکاتیان که با دوبیتی زیبایی از باباطاهر عریان اجرا شده است. در این قطعه تکنوازی پیانو را مرحوم استاد جواد معروفی برعهده داشته است.

نگاریـــنا! دل و جـــانـم ته داری
همــه پـیــدا و پنـــهانم ته داری
نمی‌دانم که این درد از که دارم
همین دانم که درمانـم ته داری


عاشقانه ای زیبا با صدای استاد شجریان

شعر: علی اکبر شیدا
آواز: همایون شجریان
پیانو: انوشیروان روحانی
تنبک: آیین مشکاتیان

با تیر مژگان میزنی تیرم چند!
غم عشقت مرا از پای افکند…
با تیر مژگان میزنی تیرم چند
غم عشقت مرا از پای افکند…
چرا میزنی میزنی میزنی میزنی یار…
چرا میکشی میکشی میکشی میکشی یار!
تو با تیر نگاهت همه خلق جهان را…
همه پیر و جوان را…
چرا میزنی میزنی میزنی میزنی یار…
چرا میکشی میکشی میکشی میکشی یار!
تو با تیر نگاهت همه خلق جهان را
همه پیر و جوان را

همایون شجریان | با تیر مژگان میزنی تیرم چند

سروچمان
اجرای سوییس
آواز : محمدرضا شجریان
داریوش پیرنیاکان : سه تار / جمشید عندلیبی : نی / مرتضی اعیان : تنبک
افشاری
(افشاری/جامه دران/ عراق)
شعر: حافظ
ای که مهجوری عشاق روا می‌داری		
عاشقان را ز بر خویش جدا می‌داری
تشنه بادیه را هم به زلالی دریاب		ب
 امیدی که در این ره به خدا می‌داری
دل ببردی و بحل کردمت ای جان لیکن
به از این دار نگاهش که مرا می‌داری
ساغر ما که حریفان دگر می‌نوشند		
ما تحمل نکنیم ار تو روا می‌داری
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست		
عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری
تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم		
از که می‌نالی و فریاد چرا می‌داری


ساز و آواز افشاری- سروچمان سوییس 1368

Composer’s Note
Today, new music — or perhaps more accurately, postmodern music — has found within the contemporary soundscape its own set of conventions. These conventions impose upon the composer a particular mode of sonority and a specific way of handling the musical material. In the present work, I have sought to distance myself from such prescriptions by remaining faithful to my own aural heritage, for it is precisely this heritage that sets my musical imagination in motion.
No tradition, rule, or sound possesses the power to mend the fractured porcelain of our listening experience. Only the composer, through the act of composition itself, can forge a new alloy from all that exists — granting melody a renewed definition and being.

The recording was made in Iran, by an Iranian performer, for I believe that both the performer and the real context of performance constitute the final link in a work’s contemporaneity — capable of reawakening, within the piece itself, the very wounds that first set its creation into motion

2. Lament (for Ghazaleh Alizadeh)

همایون شجریان - هوای گریه

هُمایِ اوجِ سعادت به دام ما افتد 		اگر تو را گذری بر مقام ما افتد
حباب‌وار براندازم از نشاط کلاه 		اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد
شبی که ماهِ مُراد از افق شود طالع 		بُوَد که پرتو نوری به بام ما افتد
به بارگاه تو چون باد را نباشد بار 		کِی اتفاق مجال سلام ما افتد؟
چو جان فدای لبت شد خیال می‌بستم 		که قطره‌ای ز زلالش به کام ما افتد
خیال زلف تو گفتا که جان وسیله مساز 	کز این شکار فراوان به دام ما افتد
به ناامیدی از این در مرو؛ بزن فالی 		بُوَد که قرعه دولت به نام ما افتد
ز خاک کوی تو هر گه که دم زند حافظ 	نسیم گلشن جان در مشام ما افتد

جان عشاق

علیرضا قربانی، هم گناه

آسمان ابری است از افاق چشمانم بپرس
ابر بارانی است از اشک چو بارانم بپرس
تخته دل در کف امواج غم خواهد شکست
نکته را از سینه سرشار طوفانم بپرس
نبودی و نشنیدی دلم به گریه نشسته
میان خاطره هایت چه کرده ای که پس از تو
به هرکجا که تو بودی غمی نشسته به جانت
کجای این شب هجران کجای این همه
که از دریچه چشمت نمیرسم به نگاهی
********
درهمه نوع ضمیرم هیچ نقشی جز تو نیست
آنچه را میگویم از آینه جانم بپرس
آتش عشقت به خاکستر بدل کرد آخرم
گرنداری باور از دنیای ویرانم بپرس
بگو که از غم عشقت چگونه جان برهانم
چگونه این همه غم را به هر طرف بکشانم
به پای رفتن از اینجا متانتی که برهانم
چگونه دست دلم را به دست تو برسانم

همایون شجریان - هوای گریه

Ala93

Recent comments

Yaqub

Javad Azmand

iphonxr

Clean Fox

Related tracks