صحنه ی اولتو اون سالها بیابونی بود تو خاکه های داراب / بیابونی بی آب و علف تموم چشمه های جوشان آب تلف شد ..جوونه ها قبل رسیدن به باغ / آروم می رفتن توی قصه خوابکسی نموند جز چند خانوار / که بعد کلی کار کندن چند چاه آب…
مادر نگام کن دامن من پاکه.. :)
توی داراب نبوپ به شکل مریم..
❤️❤️❤️
با این بزرگ شدم😭
Home
Feed
Search
Library
Download