غرق تو تباهی / معلق بی فردا من نشستم پشت ارابه ی مرگم شلاقم از جنس آتیش /جاده ها پر از سرب از آهن اسبم با درد که بی انتها شدیده یه بی راهه از تو جاده ها رمیده بود دستمو کردم تو سیاهی فهمیدم مرز بین دیدن و بلعیدن پ…
اسب تورین 🥰🥰
بهتر گوزن و خودهای بهرام نیومده
بی همتا
تالار اول
Home
Feed
Search
Library
Download