صحنه ی اول تو فصل پرواز پلیکان ها /بعد دامنه ها سرمای خاکی باد همه جا پوست رو می ترکوند با وزشهاش/ یه ساحل خواب رو دامن خاک بیدار شد هر لحظه نگاه می کرد /به آسمون غرق پرواز من زل زده بودم به شکاربه یه قاب کدر / بدا…
ب ی قاب کدر
ما دردا بیشماریم
که کی هستم توی وجودم
تو فصل پرواز پلیکان ها
Home
Feed
Search
Library
Download