"فرق"
کلام: امین
آهنگسازی و مهندسی صدا: صور
جلد: قصاص
بهار۱۳۹۹






ورس اول:
حتی اونم گذاشته
بین بنده و برده
فرق
داره اونی که برا
برد کرد مسابقه
رو ترک
با اونی که ناخواسته
بود زیر زور و موشک
فقر
انتخاب هیچکس نبوده
ضعیف بودن باعث این همه
زجر؟
فرقِ بین اونی که برا نجات خانواده
به امید درختِ زیتون قلبشو کاشته یه
بذر
با اونی که دلش شبیه فیلترِ سیگاره
انسانیتو فوت کرد بیرون و سرداده
جنگ
چیه؟ بیا خودتو بزار جای
اونکه از تشنگی لباش کبوده
بزار جای من
خودتو یه برنده نشون بده
حتی اگه تو عمرت بودی یه بد
بخت
منم باز میشه اگه اونم بکنه
به بندش ترحم یا تو مایه
رحم؟
خرجه بهمنِ یا کفی میشه اسکناسِ پاره
تبسم لبام جیب خالی فشار نمیاره
فرطِ
متاع و حقیقت لفضام میاره
فشار به آدمیزاد کرد حتی به سیاره
ظلم
بود به خودم رفتن تو سینه
مشکلاتم کمتر میشد اما بست پینه
قلب
حرفامو فرو میکنم تو مغزه
فاسدت واحد صدام پونده
نه پک
مریض نشدی حتی با قافیه
قانون خیابون اینه بِکَنیم دندونِ
لق
حتی به بشریت، بشر کمک نکرده
منتظرن یکی بیاد که داشته باشه
فرق
امید داره به کوچه های
شهر موشای کور میزنه
سر
گوش دادن صدای قلب کافیه
برا خندیدن عرش فرقی نداره
با فرش
با منو تو میشه دنیارو کرد
جای بهتر میاد با یه گل بهار
فقط 

همخوان:
جدا نیسن از هم زبونای مختلف بشر
نداره هیچکدوم موشکا باهم فرق
حتی خون منو توهم داره یه رنگ
پس برا ساختن صلح بیا بجنگ
جدا نیسن‌ از هم زبونای مختلف بشر
نداره هیچکدوم موشکا باهم فرق
حتی خون منو تو هم داره یه رنگ
پس برا ساختن صلح با صدات بجنگ 

چون سیاه تنمه زبالم؟
میشه نگا تحقیر به نژادم
به کدوم سجده رو کدوم پا بزارم؟
تو کتاب ابنبات تو دستا کلاشن
سوال توی داستان من کجاشم؟
یادمه وقتی خاکیا اسفالت شدن
هنرمندا تو ضیافت همه زندانن
سلاحا دارن صلاحیت هدف صلح بسازن
چه راحت
آزادگی جوهر خودکارم همه در جریانن
تبهکارم مورد ازارم همچنان از سکون بیزارم
تظاهر به خواب؟ ترجیهمه بگم بیدارم
معما، این شجاعته یا من دیوانم؟
تاریخ نیاز داشته به قشری که جاهلن
کوهی باقی نمیمونه وقتی همه فرهادن
یکسانی حرفام اعمالم، نه تو فاز مد ظاهرم
مهم نی قلبمه مرکزم درس اول استادم
با چی در تناقضن اونا که تاتش واسادن؟
هدفم واضحه کارای شما داستانن
بزا یاداوری کنم مفعولی من فاعلم
دلا سنگه، بحث انسانیت، همه کافرن
نفر سیب خورد لشکر پی پادزهرن
موسیقی معروفیت میاره؟! همه حاظرن
بخاطر پول بدون طناب توی چاه برن
دوربینا رومن زوم تا که گاف بدم
توی گمراهیام دیدم فرجامم
تو اوج برابری منم فرق دارم
اگه هنو حرف میزنی قاصرم
یاد گرفتم جلوی مقام نگم چاکرم
حتی اگه با باتوم به گا بدن بدنو
بدون تعصب دوست داشته باشم وطنو
چون 

همخوان:
جدا نیسن از هم زبونای مختلف بشر
نداره هیچکدوم موشکا باهم فرق
حتی خون منو توهم داره یه رنگ
پس برا ساختن صلح بیا بجنگ
جدا نیسن‌ از هم زبونای مختلف بشر
نداره هیچکدوم موشکا باهم فرق
حتی خون منو تو هم داره یه رنگ
پس برا ساختن صلح با صدات بجنگ
برا صلح
با صدات بجنگ

Fargh (Prod. Soor)

قافله
کلام : امین
اهنگساز : سابع
مهندسی صدا : صور
جلد : روح الله عطاییان
تابستان 1399





ورس اول:
میچرخم‌ دور خورشید اینم سری هیفده
آماده فرارم تا اوضاع یکم خیته
دیگه‌ بابا پول تو جیبی نمیده
دیگه این جوون با هرکی هرجایی نمیره
سر بالا نگاه به همه گردنا خمیده
نمیدونم غولای بچگیم تو کدوم کمد چپیده
من تو حال خودم نمیدونم بابام چی میگه
حتی نمیدونم چی درسته چی فریبه
منو آسفالت بینش کتونی که چرکو کثیفه
همه دارن توقع ازم طبق معمول کارام با تاخیره
دستای مامان از کار زیاد زبره اما دلش نهیفه
نگاهش به منه میگم ننه مطمئنی همه چی ردیفه؟
دید میزنم خودمو چیه فرقم با آدم قبلیه؟
جیباتو میگردن و میگن این آدم غنی یا که فقیره 

همخوان:
روزارو میشکافیم تا به چی برسیم تهش؟
امروزو طلف کنیم برا فردا و یکمی کَش
چشم به غروبه میکنم یه روز خوبو فرض
وقت طلوع میگم تموم نمیشم من بعد مرگ
روزارو میشکافیم تا به چی برسیم تهش؟
امروزو طلف کنیم برا فردا و یکمی کش
چشم به غروبه میکنم یه روز خوبو فرض
وقت طلوع میگم تموم نمیشم من بعد مرگ 

ورس دوم:
تو تاریکی کوچه ها تنها میزنم قدم
تو مغزم تکرار میکنم که چیه هدف
دنبال منشا مشکلاتم میبینم خوده منم
تا میام جبران کنم دنیا چک و زده قبلا
نمیزارم تو دلم غصه بمونه اصلا
حبس میکنم سلامتی اونایی که رفتن
کبدم خرابه به یاد اونایی که مَردن
تلخ تر از الکلم اون نمیکنه ترکم
برا فرار ازت کار میبرم انواع طرفند
یه شبایی بین منو خودم میکنم خندق
مث فهمیدم میرم زیر تانک با یه سربند
بدون تا آخر مسیر کنارتم با یه لبخند 

اوترو:
این قافله عمر عجب میگذرد
دریاب دمی که با طَرَب میگذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب میگذرد

Amin

Popular tracks