مترسک

مترسک

amir- memarian

آب ِ غربت از سرت که بگذره
حق داری تنهاییتو وجب کنی
یه وجب نه صد وجب صدا میشی
وقتی که سکوت و لب به لب کنی

حق داری اما به کارت نمیاد
وقتی حتی خودتم مُنکرِشی
حقتو از کف ِ دستت می خونن
وقتی مُشتی، نباید که وا بشی

آب ِ غرب…