سر اومد زمستون، شکفته بهارون
گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون
کوهها لالهزارن، لالهها بیدارن
تو کوهها دارن گل گل گل آفتابو میکارن
توی کوهستون، دلش بیداره
تفنگ و گل و گندم، داره میآره
توی سینهاش جان جان جان
یه…
قشنگی شب به صبح شدنشه:)
مکه میشه این همه شب صبح نداشته باشه؟ نچ:)
little caesars