کوروش یغمایی - پرنده مهاجر

Derneh Jan

Back From The Brink: Pre-Revolution Psychedelic Rock From Iran: 1973-1979

Baroona

آهنگ زیبایی با نام " آشیونه " با صدای خاطره انگیز کورش یغمایی.

کورش یغمایی. آشیونه

summer time vhs photoshoot  (kpw)

Running in the Gutter”, BABAL’S 13th album, the 1st to be released on Fruits de Mer label Friends of the Fish, definitely hits the ground running and keeps you locked in to their immersive world of intense lyricism and potent musical ideas.
The resulting album is a beautifully crafted selection of hypnotic and rhythmic pieces, each delving deeply into the world we think we know.
BABAL have come up with an immersive, yet accessible blend of songs that illustrate the band’s superlative improvisational skills, whilst still retaining cohesive musical ideas that weave poetry and dynamic vocalizations that are central to the band’s alternative core.
Opening track “One Big Family” is a full-on attack on social media; the rise of the biggest brain-washing experiment in history; “eye sockets sore, mind in chaos, thoughts flying round, like a bird in a cage, manic with facts and terrible rage! Nowhere to go, I can’t turn the page!”.
“The Best Restaurants” is a sharp take on poverty consciousness and opposing huge wealth, and a vain hope that religions may save us, but very probably not.” All I saw was a crowd of starving souls, chewing at their wishes”
“The World that we Know” is a plea for the World to wake up to the real possibility of extinction, “I wanna green world! I wanna green world! I want it to smell good; I don’t want it to stink like it does at the moment! Open your arms and let it in!”.
“Cake Music” is a high-energy satire on the virtues of neo-liberalism, “recycle now and do your bit! Be a match when the fires are lit; move a little closer to the cholera pit! Ha Ha!”
“We shall be Fables” is a sweetly enchanting song that lulls the listener, yet reminds us ultimately of our mortality (one of Karen’s recurring lyrical themes), “life is eating us up, we shall be Fables, when the noon-tide beckons and the reaper reckons; we shall be Fables” It ain’t gonna last forever……..
Title track, “Running in the Gutter” is a truly majestic love song, poignant yet hopeful that love can still make the difference in all our lives; “you won’t applaud, it has a drive, it’s not a lot till love arrives! Love is not a number, it lives, it dies, running in the gutter, it doesn’t strive”. We can all get there, no matter how far down in the gutter we are.
“Running in the Gutter” is available on the Fruits de Mer label, Friends of the Fish, on vinyl, CD, digital download and streaming. Pre sales from 1st July, release date August 8th 2025.
BABAL will be launching the album at the Son Of Sardonicus festival of Psychedelic Delights on Saturday August 2nd, the Cellar, 25/26 Quay Street, Cardigan, SA43 1HU. Advance copies of “Running In the Gutter” will be available at the festival.
“Could it be argued that Crass are joining force with Cardiacs to deliver a Beefheart take on Byrne? Possibly, but instead of attempting to work out the influences and wonder how to describe them, instead say this is classic BABAL with the band putting their troubles behind them and being at full strength and power. Long may they continue as for prog to survive it needs to be as uncompromising and challenging as this.”
Kev Rowland: Prog Archives (author of the Progressive Underground vols 1-5).

Babal - Running In The Gutter - 01 - One Big Family

Du schon gar nicht

یه نفر هست که میخوادت   .... في واحد بدو ياك 
یه بی نفس همیشه یادت  ..... نفسو مقطوع ماعم تروح من بالو 
تا پای جون اون بی نشون .... من نص قلبو و على الهس
منم با من بمون ..... خليـــــــــــــــــــك معي

یه شبی نشست کنارت   .....في ليلي قضاها معك
اونکه اسمش نمونده یادت  ..... انت مش ذاكر اسمو
تو شدی اسم شبش .... واسمك صار كل ليلو
اسم تو واسه ی دلش  ..... قلبو بيدق باسمك
یکی بود تو گرگ و میش .... سهران لطلعة الضو
اون ور خورشید نشوند  .... الشمس ع الطرف التاني
تو رو برد تا ستاره... وهو حاملك باحلامو لعند النجوم
اونور رنگین کمون ....وقوس قزح بطرف تاني

یه نفر هست که میخوادت .... في واحد بدو ياك
تو رو تا مرز جنون .... بدو ياك لحد الجنون
یه نفر هست که میخوادت ... في واحد بدو ياك
تو رو تا قیمت خون.... في واحد بيفديك بدمو
یه نفر هست که میخوادت ..... في واحد بدو ياك
یه بی نفس همیشه یادت .... ونفسو مقطوع مشانك
تا پای جون اون بی نشون .... من نص قلبو وع الهس
منم با من بمون ... خليـــــــــــــــــــك معي


يه نفر هست كه ميخوادت

آسمون به اون گپی گوشش نوشته
هر کی یارش خوشگله جاش تو بهشته
آی شیرین جونوم آی شیرین عمرم
گر بخای بوسوم ندی به زور می سونم
بلال بلا لم سی خودت لی لی
کردی کبابم سی خودت لی لی

یک چراغی سیت بسازم شیشه اش خورشید نشون
یک فتیله روش بزارم شعله اش ظلمت شکون
با کلیدی از سپیده قفل شب را وا کنم
از تو صندوق صدهزار تا مروارید پیدا کنم
ابر سرکش، ابر تیره یکه تازی میکنه
آسمون پر ستاره نیزه بازی میکنه
پسر عمو دختر عمو نومزد بازي مي كنه
من رفیق باغ و آبم با بهار همسایه ام
من به دستت از دل خود یک سبد گل داده ام
رفته کاکام از بهار و برگ گل بی اضطراب
حرمتش کن، حرمتش کن تا دم شاه چراغ



Shirin Joon شیرین جون کورش یغمایی

کوروش یغمایی - حجم خالی

Hajme Khali

Kourosh Yaghmaei

کوروش یغمایی - حجم خالی Hajme Khaali-Kourosh Yaghmaei

ريشه در خاک؛ شعر و صدای جاودان فريدون مشیری

 تو از این دشت خشک تشنه روزی کوچ خواهی کرد
و اشک من ترا بدرود خواهد گفت.
نگاهت تلخ و افسرده است.
دلت را خار خار نا امیدی سخت آزرده است.
غم این نابسامانی همه توش و توانت را ز تن برده است.
تو با خون و عرق این جنگل پژمرده را رنگ و رمق دادی.
تو با دست تهی با آن همه توفان بنیان کن در افتادی.
تو را کوچیدن از این خاک، دل بر کندن از جان است.
تو را با برگ برگ این چمن پیوند پنهان است.
تو را این ابر ظلمت گستر بی رحم بی باران،
تو را این خشکسالی های پی در پی،
تو را از نیمه ره بر گشتن یاران،
تو را تزویر غمخواران ز پا افکند.
تو را هنگامه شوم شغالان،
بانگ بی تعطیل زاغان،
در ستوه آورد.
تو با پیشانی پاک نجیب خویش،
که از آن سوی گندمزار
طلوع با شکوهش خوشتر از صد تاج خورشید است؛
تو با آن گونه های سوخته از آفتاب دشت،
تو با آن چهره افروخته از آتش غیرت،
که در چشمان من والاتر از صد جام جمشید است،
تو با چشمان غمباری،
که روزی چشمه جوشان شادی بود،
و اینک حسرت و افسوس بر آن سایه افکنده ست،
خواهی رفت.
و اشک من ترا بدروردخواهد گفت.
من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم.
من اینجا تا نفس باقیست می مانم.
من از اینجا چه می خواهم، نمی دانم.
امید روشنائی گر چه در این تیره گیها نیست؛
من اینجا باز در این دشت خشک تشنه می رانم.
من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی،
گل بر می افشانم.
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه چون خورشید،
سرود فتح می خوانم.
و می دانم
تو روزی باز خواهی گشت....

Derneh Jan

Ansari.Amir

Related tracks