Sonati

ساغرم شکست‌ ای ساقی ، رفته‌ ام ز دست ‌ای ساقی
ساغرم شکست‌ ای ساقی ، رفته‌ ام ز دست ‌ای ساقی
در میان توفان بر موج غم نشسته منم ، در زورق شکسته منم ‌، ای ناخدای عالم
تا نام من رقم زده شد ، یک باره مهر غم زده شد بر سرنوشت آدم 
ساغرم شکست‌ ای ساقی ، رفته‌ ام ز دست ‌ای ساقی

تو تشنه کامم کشتی‌ در سراب ناکامی ‌ها ‌، ای بلای نا فرجامی ها
نبرده لب بر جامی‌ ، می کشم به دوش از حسرت بار مستی و بد نامی‌ ها 
بر موج غم نشسته منم ، در زورق شکسته منم ، ای ناخدای عالم
تا نام من رقم زده شد ، یک باره مهر غم زده شد بر سرنوشت عالم
ساغرم شکست‌ ای ساقی ، رفته‌ ام ز دست ‌ای ساقی

مرضیه|ساغرم شکسته,از آلبوم طاقتم ده

خواننده:استاد بنان
شاعر: رهی معیری
آهنگساز: استاد مرتضی محجوبی

Karevan ostad banan

درد تنهایی

غزلی از شیخ بهایی

خواننده: طاهر قریشی
آهنگساز: امید اسکندر
تنظیم و پیانو: نوید اسکندر
میکس و مستر: امید اسکندر

..............................................
دگر از درد تنهایی، به جانم یار می‌باید

دگر تلخ است کامم، شربت دیدار می‌باید

ز جام عشق او مستم، دگر پندم مده ناصح

نصیحت گوش کردن را دل هشیار می‌باید

مرا امید بهبودی نماندست، ای خوش آن روزی

که می‌گفتم: علاج این دل بیمار می‌باید

دگر از درد تنهایی، به جانم یار می‌باید

دگر تلخ است کامم، شربت دیدار می‌باید

دل من بارها ورزید عشق، اما جنونش را

نمی‌بایست زنجیری، ولی این بار می‌باید

دگر از درد تنهایی، به جانم یار می‌باید

دگر تلخ است کامم، شربت دیدار می‌باید

ز جام عشق او مستم، دگر پندم مده ناصح

نصیحت گوش کردن را دل هشیار می‌باید

Dard Tanhayi

خودم گفتم یه راه رفتنی هست
خودم گفتم ولی باور نکردم
دارم میرم که تو فکرم بمونی
دارم میرم دعا کن بر نگردم 

من از تو  - داریوش

فریدون و رامش - افسوس

به کنارم بنشین - دلکش و منوچهر سخایی

Marzieh - Raftam ke Raftam

افسانه شیرین  شاهکاری با صدای هایده و شجریان

شیدا و مسعود جاهد-حالا چرا

هایده - من اسیر درد

تصنیف به رهی دیدم برگ خزان
با صدای ایرج بسطامی
آهنگساز : پرویز یاحقی
شعر : بیژن ترقی
سه تار : حسین مجیدیان
به رهی دیدم برگ خزان، پژمرده ز بیداد زمان، کز شاخه جدا بود؛
چو ز گلشن رو کرده نهان، در رهگذرش باد خزان، چون پیک بلا بود.‏
ای برگ ستمدیده‌ی پاییزی، آخر تو ز گلشن ز چه بگریزی؟
روزی تو هم آغوش گلی بودی، دلداده و مدهوش گلی بودی
ای عاشق شیدا، دلداده‌ی رسوا، گویمت چرا فسرده ام
در گل نه صفایی باشد نه وفایی، جز ستم ز وی نبرده ام
آه! خار غمش در دل بنشاندم، در ره او من جان بفشاندم
تا شد نوگل گلشن و زیب چمن

رفت آن گل من از دست، با خار و خسی پیوست
من ماندم و صد خار ستم، وین پیکر بی جان
ای تازه گل گلشن، پژمرده شوی چون من
هر برگ تو افتد به رهی پژمرده و لرزان

به رهی دیدم برگ خزان، پژمرده ز بیداد زمان، کز شاخه جدا بود؛
چو ز گلشن رو کرده نهان، در رهگذرش باد خزان، چون پیک بلا بود. 

ایرج بسطامی...به رهی دیدم برگ خزان

مرضیه، قسم به دلهای خسته دلان Marzieh

uploaded by h.zamini @ facebook.com/Behtarin.Songs

Banan - Elahe Naaz

Goruh-e Kor

Mehmaan (Be Didan-e Man Biaa Mahtaab Daroumad)- گروه کر دختران

تصنیف چنگ رودکی -بوی جوی مولیان
آواز بیات اصفهان
آواز: بانو مرضیه
، استاد غلام حسین بنان
دستگاه همایون
شعر: رودکی
اثر: زنده یاد استاد روح الله خالقی

Karevan ostad banan

Arash Toughdar

Related tracks