شعر از: سید مهدی موسوی
خواستم داد شوم... گرچه لبم دوخته استخودم و جدّم و جدّ پدرم سوخته استخواستم جیغ شوم، گریه ی بی شرط شومخواستم از همه ی مرحله ها پرت شومکسی از گوشی مشغول، به من می خندیدآخر مرحله شد، غول به من م…
♥️♥️
🔊
شوت شدم
چقدر این منم
Home
Feed
Search
Library
Download