بردی از یادمدادی بر بادمبا یادت شادمدل به تو دادمدر دام افتادماز غم آزادمدل به تو دادم فتادم به بندای گل بر اشک خونینم نخندسوزم از سوز نگاهت هنوزچشم من باشد به راهت هنوزچه شد آن همه پیمان که از آن لب خندانبشنی…
Home
Feed
Search
Library
Download