نام اثر: گلوله‌ها بگیریدم
کاری از: سعید غلام‌نژاد، نیما حبشی
سال ساخت: ۱۴۰۱

در پگاه انقلابی نو این منم که برخروشیدم
می‌دهم بهای آزادی، ‌ای گلوله‌ها بگیریدم
خشمی کهن میان خیابان شرر کشید
خون قیام در رگ شب‌کوچه‌ها دوید
رگبار سرب بر تن آلاله‌ها نشست
از داغ‌شان به باغ وطن بس غنچه‌ها دمید
در پگاه انقلابی نو این منم که برخروشیدم
می‌دهم بهای آزادی، ‌ای گلوله‌ها بگیریدم

از خون سرخ و پاک حدیث و سیاوش است
کاین سرزمین شب‌زده چون دشت آتش است
صدها کمان و چله و جان‌های شیفته
این خاک خسته شاهد تکثیر آرش است
دیگر چگونه گیردش آرامش و قرار
خلقی که در هوای رهائی نفس کشید
این شیر شرزه تن به اسارت نمی‌دهد
وقتی که خشمِ پنجه‌ی خود بر قفس کشید
در پگاه انقلابی نو این منم که برخروشیدم
می‌دهم بهای آزادی، ‌ای گلوله‌ها بگیریدم

اینک جوان‌، جوان همه در اوج التهاب
بیزار ازین شبانه ‌و مشتاق آفتاب
باید که مشت‌ها به مسلسل بدل شود
در کوره‌های سرخ و گدازان انقلاب
در پگاه انقلابی نو این منم که برخروشیدم
می‌دهم بهای آزادی، ‌ای گلوله‌ها بگیریدم

گلوله‌ها بگیریدم

گلوله‌ها بگیریدم - سعید غلام‌نژاد، نیما حبشی

نام اثر: تبارنامه
کاری از: رزم‌آوا
سال ساخت: ۱۴۰۱

چه رعدم من؟!
چه طوفانم؟!
چه سیلابم؟!
چه ظغیانم؟!
چه می‌پرسی نشانم را؟!
من عصیانم
من عصیانم
سلحشور خیابانم
نوید فتح میدانم
سعید هیجده تیرم
نفیر سد گارانم

به  قتل تو سزاوارم
نمی‌بینی چه بسیارم؟!
که تکه‌تکه‌های دست‌ و پای پشت نیزارم
غرور لحن ستارم
شکوه مرگ کومارم
غم لبخند فرزادِ
کمانگر بر سر دارم

منم اقرار اجباری
تن صدچاک مختاری
تجاوز‌های پی‌در‌پی
جنایت‌های تکراری
وحیدم من
حمیدم من
حدیثم من
فریدونم
من اشک خنجر شرمنده از
چشمان کارونم
چه سازم من؟!
چه آوازم؟!
سرافشانم
سراندازم
چه می‌پرسی نشانم را؟!
براندازم، براندازم

به دارَت همچو منصورم
که شورش خیزد از گورم
به وقت مردن و جان کندت رقص خدانورم
منم نفرین صد مادر
تن غواص بی‌پیکر
۱۷۶ پروانه بر بالین خاکستر

عذاب قتل عام شصت و هفتم من
ندا و صانع هشتاد و هشتم من
منم ارواح عصیانگر ز خاک خاوران خيزم 
عدم را هم‌نوردم من به قصد شوکران خیزم
اگر گوید خدای تو
ولی دینم ایشانند
به جنگ با خدا آیم
به فتح آسمان خیزم

حماسه‌سازی از طوسم
به سعی انتقام تو
و یزله‌خوان خوزستان
باسقاطم نظام تو
منم عصیان کوردستان
منم خشم بلوچستان
لر برنو به‌دستم
هم‌رکاب قوم تنگستان
نهیب سربداران خزر پوشم
خروش آذرخش آذری‌زادم
خلیج خون شوریده به سقف کاخ بیدادم

منم تاریخ خون بارت
شرارت‌های بسیارت
منم مولود ظلم تو
که راهی شد به ‌پیکارت
کِشی صد باره در بندم
کُشی گر خویش و فرزندم
خیابان را به رقص آیم
به ارعاب تو می‌خندم

من اسم رمزِ مهسایم
به روی نعش بی‌جانت
من آبانم، من آبانم، من آبانم، من آبانم
منم آغازِ پایانت

عصیان

تبارنامه

تبارنامه - رزم‌آوا

نام اثر: لالایی
کاری از: آبان آنسامبل
سال ساخت: ۱۴۰۱

لا لالا، گل خوابیده در گِل
نگیره از غمت آرامش این دل
به خون پاک سرخ بی‌گناهت
به کینت همصدا کردی قبایل

لا لالا، گل خوشبوی نعناع
تو رو کشتن بی آب و دونه تنها
ببردیمت کفن پیچیم شبونه
به شب دزدینت میونهٔ راه

لولوی ریش‌سفید روسیاهی
از این بچه چه می‌خواهی؟ لالایی
که این بچه پدر داره، لالایی
صدی خواهر برادر داره جایی

نمیری جون دل، نوباوهٔ مو
چشات نورن به ظلمت‌خانهٔ مو
بخواب آروم که روشن می‌شه فردا
فراری می‌شه گرگ شب از اینجا

لالا لا، طفلک ناخورده شیرُم
نشد از شرم تو مادر بمیرُم
به قربون تن سرد تو گردُم
از امشو من زن دشت نبردُم

به تیغ کینه رقصم بر مزارت
بجنگم تا بخوابم در کنارت
بجنگم تا بکوبم قاتل تو
بسازم خانه آباد از گِل تو

لالایی

لالایی - آبان آنسامبل

نام اثر: تو می‌مانی
کاری از: سارا پاکروان، کاوه مظفری
سال ساخت: ۱۴۰۱

می شود باد به روی تو جوان
می‌شود ابر به سوی تو‌ دوان

تو‌‌ و ‌آن شوق رهایی از بند
تو‌ و آن عشق به فردای قشنگ
تو و‌ آن وسوسه و شوق به نور
تو و آن وسوسه و شوق به نور

تو چرا‌ در‌پس این معرکه می خندیدی
تو ‌چرا از نفس دیو نمی ترسیدی
تو چرا در پس‌شب رنگین کمان می دیدی
 
تو‌می رقصی
 تو‌می‌خوانی
تو می جنگی‌
 تو‌ می‌مانی

تو را من می بینم
تو را من می بینم
تو‌را من آزاد می‌بینم
تو را من آزاد می‌بینم

تو چرا‌ در‌پس این معرکه می خندیدی
تو ‌چرا از نفس دیو نمی ترسیدی
تو چرا در پس‌شب رنگین کمان می دیدی

 
تو‌می رقصی
 تو‌می‌خوانی
تو می جنگی‌
تو‌ می‌مانی

تو می‌مانی

تو می‌مانی - سارا پاکروان، کاوه مظفری

نام اثر : دشت سبز
کاری از : جمعی از هنرمندان ایران
سال ساخت : ۱۴۰۱
(براساس "O Andónis" از "Mikis Theodorakis")

خورشید بردمید
شب تیره گشت ناپدید
که هنگامه‌ی زندگی است
که غوغای دلدادگی است

که اینک زن و زندگی
شود راه آزادگی
زنیم بر فلک طرح نو
رویم راه‌ فرزانگی

برخیز ای رفیق
گردن‌فراز ره به پیش
بسازیم وطن با خرد
رها از ستم، هرچه بند

کنیم ملک خود پر ز گل
پر از نغمه و ساز نو
صبا داد این مژده را
بهار آید و روز نو

بشنو اهرمن
سخن‌ها ز فریاد ما
بسوزیم همه خرمنت
ه‍م آئین و هم دفترت

کنیم پاک این خانه را
ز گنداب این یاوه‌ها
که این دشت سبز خاک ماست
که این خاک ایران ماست

دشت سبز - جمعی از هنرمندان ایران

نام اثر: آزادی
کاری از: سونیتا علیزاده
سال ساخت: 2022

حتی در گوش شیطان بخوان
(زن، زندگی، آزادی)×۸

زنان خاطر آزادی هر‌دم خوردند
(معاش بر روی بدن، تهدید شدن هر‌دم)؟
امروز نمی‌ترسیم از مشت و تفنگ
برای حق خود میریم به میدون جنگ
اما به جهالت دیگه نمی‌دیم تن
حتی کنی سر مارو از بدن کن
حال سکوت نه، خشم بیدار است
یک انقلاب دیگر، در ما پدیدار است

(زن، زندگی، آزادی)×۴

ای ریش دراز، از خودم به خودم تو گفتی بد
پنداشتی که زنان، سکوت می‌کنن تا ابد
با تهدید کردی‌ام به زیر چادری
که تار مویم نکند خدایتان را حشری
آخوند، طالب، رهبر کاذب، زنی که نامیدی‌اش شرور
امروز مانند حجابش، تورو هم می‌اندازد دور
نخند (دور) نبین (دور) نرقص (دور)

حال مرا ببین! می‌رقصم، می‌خندم، می‌درانم این جامه‌ی اجبار. چون خرسندم که جوانه‌ی آزادی اینک رسیده‌است به این آوار. سلامت باد آزادی. ریشه زن در این دشت جهالت. تا شود گلزار. بزن رخنه بر سرهای خالی از فکرهای سودمند؛ پر از جهل و انتحار
من می‌رقصم، من می‌رقصم، من می‌رقصم
من می‌خندم، من می‌خندم، من می‌خندم

(زن، زندگی، آزادی)×۸

آزادی

آزادی - سونیتا علیزاده

نام اثر: برای خاک میهنم
کاری از: ناشناخته
سال ساخت: ۱۴۰۱

شهر شد به رنگ ارغوان
خون چکید زجان نوجوان
به دست تو
خاک شد دیار کشتگان
خون بریخت ز چشم مادران
به دست تو
ز‌‎ جان من ز جان ما 
شکفته شد گلی
به قلب دختران شهر
که از گلوی خود
فغان جور می‌زنند
به دست من به دست ما
روانه شد امید
به رگ‌های سرزمین من
سرود هستی‌ام
که من زنم زنم زنم
برای خاک میهنم
گذر کنم من از تنم

برای خاک میهنم

نام اثر: یار دبستانی من
کاری از: گروه خط قرمز
سال ساخت: ۱۴۰۱
(براساس اثری با همین نام از "فریدون فروغی" در ۱۳۵۹)

متن "یار دبستانی من_گروه خط قرمز" 
زبان: فارسی

یار دبستانی من
این نقشه‌ی آبادیه
سرمشق هرروزه‌ی ما
زن، زندگی، آزادیه 

با من و همراه منی
تو کوچه‌های انقلاب
تو فصل فریادزدن
ترانه‌های بی‌حجاب

چوب الف بر سرِ ما
بود و به دست ما شکست
تو شعله‌ی خشم و خروش
سوخت و به خاکستر نشست 

بغض من و آهِ منی
تو دل رگبار جنون
میون اشک‌آور و دود
رو تن خاک غرق خون 

حک شده اسم من و تو
رو در و دیوار قفس
روی درختچه‌های دار
قدم‌قدم، نفس‌نفس 

رو تن این تخته‌سیاه
باید از آزادی نوشت
دوباره از عشق و امید 
دوباره از شادی نوشت 

ترکۀ بیداد و ستم
َشکسته زیر پا، ببین
رسیده دیگه نوبتِ
آبادی این سرزمین 

مونده هنوز رو تن ما
زخمای تازیانه‌زن 
وقتِ قفس‌شکستنه
یار دبستانی من!

یار دبستانی من - گروه خط قرمز

نام اثر: راه تازه
کاری از: سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران
سال ساخت: دهه‌ی ۵۰

راه تازه‌ای پيش پای خلق
مشت محكمی بر دهان تو
پرتوی نوين رهنمای خلق
انقلاب سرخ خصم جان تو
ای كه می‌چكد ز پنجه‌ی تو خون
تخت تو نگون
شيوه‌ی تو قتل عام خلق
بگير، ببند، بكش
خشم و كين توده كن فزون
دژخيم خلق، جلاد قرن
بگير، ببند، بكش
گور خود كني بدست خود
انقلاب سرخ راه توده‌ها
حیله‌ی سپيد كرده بر ملا
مشعلی بزرگ داده دست ما
تا كه بركنيم كاخ ظلم را
ای كه مي‌چكد ز پنجه‌ی تو خون
تخت تو نگون
شيوه‌ی تو قتل عام خلق
بگير، ببند، بكش
خشم و كين توده كن فزون
دژخيم خلق، جلاد قرن
بگير، ببند، بكش
گور خود كني به‌دست خود
(راه تازه‌ای پيش پای خلق
مشت محكمی بر دهان تو
پرتوی نوين رهنمای خلق
انقلاب سرخ خصم جان تو)×۲
ای كه می‌چكد ز پنجه‌ی تو خون
تخت تو نگون
شيوه‌ی تو قتل عام خلق
بگير، ببند، بكش
خشم و كين توده كن فزون
دژخيم خلق، جلاد قرن
بگير، ببند، بكش
گور خود كنی بدست خود
انقلاب سرخ راه توده‌ها
حیله‌ی سپيد كرده بر ملا
مشعلي بزرگ داده دست ما
تا كه بركنيم كاخ ظلم را
ای كه می‌چكد ز پنجه‌ی تو خون
تخت تو نگون
شيوه‌ی تو قتل عام خلق
بگير، ببند، بكش
خشم و كين توده كن فزون
دژخيم خلق، جلاد قرن
بگير، ببند، بكش
گور خود كنی بدست خود
راه تازه‌ای پيش پای خلق
مشت محكمی بر دهان تو
پرتوی نوين رهنمای خلق
انقلاب سرخ خصم جان تو

راه تازه

راه تازه - سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران

نام اثر: راه تازه
کاری از: حمید اشرف
سال ساخت: دهه‌ی ۵۰

ای كه مي‌چكد ز پنجه‌ی تو خون
تخت تو نگون
شيوه‌ی تو قتل عام خلق
بگير، ببند، بكش
خشم و كين توده كن فزون
دژخيم خلق، جلاد قرن
بگير، ببند، بكش
گور خود كني بدست خود
انقلاب سرخ راه توده‌ها
حیله‌ی سپيد كرده بر ملا
مشعلی بزرگ داده دست ما
تا كه بركنيم كاخ ظلم را
ای كه می‌چكد ز پنجه‌ی تو خون
تخت تو نگون
شيوه‌ی تو قتل عام خلق
بگير، ببند، بكش
خشم و كين توده كن فزون
دژخيم خلق، جلاد قرن
بگير، ببند، بكش
گور خود كنی بدست خود

راه تازه - حمید اشرف

آرشیو بانگ‌های آزادی‌خواهیِ زنان، ملت‌ها و اقلیّت‌های ایران

This track is not available anymore.

Other tracks from داد: موزیک انقلاب