خودم تنها تنها دلم 
چو شام بی فردا دلم 
چوکشتی بی ناخدا 
به سینه دریا دلم
به سینه دریا دلم

تو ای خدای مهربان تو 
ای پناه بی کسان 
به سنگ غم مشکن دگر 
چو شیشه مینا دلم
چو شیشه مینا دلم

هایده - مینای دل

هایده - شیرین جان

خواننده: هایده شاعر: نواب صفا آهنگساز: علی تجویدی دستگاه: آواز دشتی

هایده - رفتم و بار سفر بستم

استاد شهریار حیدر بابا hidar baba at Hidar baba.

نگاهم کن - هایده و عارف

AniMes Music
** M u S i C" i S '' L i F e **


هایده - سراب دل

امروز سالروز درگذشت بانوی آواز ایران " هایده " است ... تردیدی نیست که هرگز همچون هایده اینچنین صدای توانمند و زیبایی را هرگز نخواهیم شنید ... به مناسبت این روز، ترانه "نشانه" را تقدیم میکنیم. نشانه یکی از ناب ترین آثاریست که هایده عزیز اجرا کرده اند . شعر ِ این ترانه از شیخ بهایی و بهمن فرسی و همچنین آهنگسازی ِ "محمد حیدری" و تنظیم ارکستر ِ منوچهر چشم آذر ...

نشانه - هایده - محمد حیدری - شیخ بهایی و بهمن فُرسی - منوچهر چشم آذر

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 579 

زمان برنامه :۳۰:۰۰ دقیقه 

شعر ابتدا : 

آهنگ :همایون خرم 

خواننده تصنیف : هایده

خواننده آواز :هایده 

گوینده :فخری نیکزاد

شاعر :ترانه معینی کرمانشاهی / غزل آواز نادر نادر پور /

مطلع تصنیف :

در عهد ما ای بی خبران طی شد نوش عمر گذران

مطلع آواز :

غبار غصه بر آئینه ها فرود آمد

همکاری :همایون خرم / مجید نجاحی / منصور نریمان / ناصر افتتاح
------------------------------------------------------------------
در عهد ما ای بی خبران عیش و نوش عمر گذران
شور و حال آشفته سران عزم گرم صاحبنظران
 

در جمع ما ای همسفران داغ و درد صاحب هنران
راه و رسم روشن بصران آه و اشک خونین جگران
 

دلها سرد و جان پر درد و
جهان ز گرمی افتاده سری نمانده آزاده
نی زن بی نی ساقی بی می
عزم گرم صاحبنظران آه و اشک خونین جگران
 

شراب و شعر و آهنگین میزند به دل چنگی
صفای چشمه ساری نمانده در بهاری

نشاط روز و شب رفته ز چهره ها طرب رفته
به کار باده نوشان نمانده اعتباری

جهان ز گرمی افتاده سری نمانده آزاده
نی زن بی نی ساقی بی می
عزم گرم صاحبنظران آه و اشک خونین جگران
 -----------------------------------------------

غبار غصه از آیینه ها فرود آمد

 ولی نسیم نشاط از کرانه ای نرسید


 
به اشک پنجره ، دمسردی خزان خندید

 لهیب آه گل از گرمخانه ای نرسید

...

زمین ، سخاوت خورشید را به سخره گرفت

 که آب صافی نورش به دانه ای نرسید

...

مرا به پاس وفا ، پایمال دشمن کرد

 به دست دوست ، به از این ، بهانه ای نرسید

نادر نادرپور





Golhaye rangarang 579  hayedeh  ۵۷۹ هایده ، خرم ، معینی گلهای رنگارنگ برنامه شماره

گلهای رنگارنگ برنامه ی شماره ۵۸۰ب – افشاری

با همکاری هایده، سیاوش، تجویدی، نجاهی، جهانگیر ملک
 آهنگ ترانه از تجویدی

اشعار متن برنامه، غزل آواز و  شعر ترانه از رهی

گوینده:‌ فیروزه امیر‌معز
 صدابردار: ایرج فهیمی

============================================
 (رهی معیری)

دل‌آرامی یا‍ بلای منی؟
 قبله عشقی یا خدای منی؟
 شور عشق و جوانی، تویی تو
 مراد من از زندگانی، تویی تو
 اگر جویم مه، تو بر بام آیی
 وگر نوشم می، تو در جام آیی
 به چشمت که بی تو ز جان سیرم
 نگاهی نگاهی که میمیرم

ز عشقت حاصل من نشد جز نام و رازی
 که در این بستر غم، دل من رنگ شادی
 نمی گیرد

بیا این دم آخر رها کن گفت‌وگو را
 نگاهی به راهی کن، مرنجان دل او را
 که می‌میرد

دگر چون نی ناله‌ها نکنم
 شکوه‌ی عشقت با خدا نکنم
 چون که بوی وفایی نداری
 دل و جان دردآشنایی نداری

چه شد آن شب‌ها که با من بودی
 به جای اشکم به دامن بودی
 به چشمت که بی تو ز جان سیرم
 نگاهی نگاهی که می‌میرم
============================================
 (رهی معیری)
رفتیم و پای بر سر دنیا گذاشتیم
 کار جهان به اهل جهان واگذاشتیم

چون آهوی رمیده ز وحشت‌سرای شهر
 رفتیم و سر به دامن صحرا گذاشتیم

============================================
 (رهی معیری)

ندانم کان مه نامهربان یادم کند یا نه
 خراب‌انگیز من با وعده‌ای شادم کند یا نه

خرابم آنچنان کز باده هم تسکین نمی‌یابم
 لب گرمی شود پیدا که آبادم کند یا نه

صبا از من پیامی ده به آن صیاد سنگین‌دل
 که تا گل در چمن باقیست آزادم کند یا نه

من از یاد عزیزان یکنفس غافل نییم اما
 نمیدانم که بعد از من کسی یادم کند یا نه

رهی از ناله‌ام خون میچکد اما نمیدانم
 که آن بیدادگر گوشی به فریادم کند یا نه

============================================
 (رهی معیری)

به سوی ما گذار مردم دنیا نمی‌افتد
 کسی غیر از غم دیرین به یاد ما نمی‌افتد
 ز بس چون غنچه از پاس حیا سر در گریبانم
 نگاه من به چشم آن سهی بالا نمی‌افتد
 نصیب ساغر می شد لب جانانه بوسیدن
 رهی دامان این دولت به دست ما نمی‌افتد

============================================


Golhay Rangarang 580b Hayedeh-(گلهای رنگارنگ ۵۸۰ ب هایده،سیاوش(شجریان

میپرستمت
 معینی کرمانشاهی/  جهانبخش پازوکی 

به صبح نیمه روشنی 
که زد طلوع عشق ما
قسم که می پرستمت

به آن سپیده سحر
به این غروب غم فزا
قسم که می پرستمت

به عشق پاکت
شدم هلاکت
به قبله شد تار
روم به خاکت

در این جوانی ز غصه پیرم
مشو تو راضی که من بمیرم
به اولین نگاه من 
که شد پر از اشاره ها
قسم که می پرستمت

به این قسم ها دل تو یار دل من نشود
دیوانه ای چون تو که غم کار دل من نشود
به قطره های اشک غم 
به شعله های آه دل
قسم که می پرستمت

به نیمه های آن شبی 
که گفته ام خدا خدا
قسم که می پرستمت
قسم که می پرستمت
قسم که می پرستمت
قسم که می پرستمت

هایده میپرستمت

گل خزان نديدهبهار نو رسيدهکنون که ميروی زين گلزارخدا تو را نگهداربود طنين آوای توکنون به گوشم ای يارپيام من تو بشنوخدا تو را نگهداردو چشم من به ره باشددر آرزوی ديدارمسافر عزيزمتو هم به ياد من باش جدايی و فراموشینبينم از تو ا

استاد شهریار حیدر بابا hidar baba at Hidar baba.

Ebrahim sharifi

Related tracks