به تماشاینگاهتشجریانهمایونعشقbe tamashaye negahatshajarianlove
گو چه رازی است در این موج مه آلود نگاهتکه تو چون باد پریشانی و مستیدست در دست خزان، خنده کناندر دل باغ نشستی
قامت عمر مرا خشک تر از شاخه ی بی جا…
نگذشتم
شمس
خسته ام.. خسته تر از مرغ پر و بال شکسته...
محشره
Home
Feed
Search
Library
Download