می باره بارون روی سر مجنون تو یه خیابون رویایی
می لرزه پاهاش بارونیه چشماش میگه خدایی تو آقایی
من مانوسم با حرمت آقا حرم تو والله برام بهشته
انگار دستی اومده و از غیب روی دلم این جور برات نوشته
کربلا کربلا کربلا الله…
واقعا حال کردیم
Home
Feed
Search
Library
Download