افسانه شیرین- دکلمه محمد صالح علا

افسانه شیرین- دکلمه محمد صالح علا

Farid

شب چو در بستم و مست از می‌نابش کردم
ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم
دیدی آن ترک ختا دشمن جان بود مرا
گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم
منزل مردم بیگانه چو شد خانه چشم
آنقدر گریه نمودم که خرابش کردم
شرح داغ دل پروانه چو…

Recent comments

  • sb22

    sb22

    · 3y

    bah bah ....

Avatar

Related tracks

See all