میان خاطره هایت چه کرده‌ای که پس از تو به هر کجا که تو بودی غمی نشسته به جایت 🖤

نه پای رفتن از اینجا نه طاقتی که بمانم

نبودی و نشنیدی ... دلم به گریه نشسته....
نمیرسم به نگاری.....
هیچ نقشی جز تو نیست....
آتش عشقت به خاکستر .... 
دنیای ویرانم....

این اهنگ یه شبانه روز  باید رو تکرار باشه

تیتراژ سریال می خواهم زنده بمانم
متن شعر: آسمان ابریست، از آفاق چشمانم بپرس
ابر بارانیست، از اشکِ چو بارانم بپرس
تخته ی دل در کفِ امواج غم خواهد شکست
نکته را از سینه ی سرشارِ طوفانم بپرس
نبودی و نشنیدی، دلم به گریه نشسته
میان خاطره هایت، چه کرده ای که پس از تو
به هر کجا که تو بودی، غمی نشسته به جایت
کجای این شب هجران، کجای این همه راهی
که از دریچه ی چشمت، نمیرسم به نگاهی
در همه لوحِ ضمیرم، هیچ نقشی جز تو نیست
آنچه را میگویم از آیینه ی جانم بپرس
آتشِ عشقت به خاکستر بدل کرد آخرم
گر نداری باور از دنیای ویرانم بپرس
بگو که از غم عشقت، چگونه جان برهانم
چگونه این همه غم را، به هر طرف بکشانم
نه پای رفتن از اینجا، نه طاقتی که بمانم
چگونه دستِ دلم را، به دستِ تو برسانم
شعر: حسین منزوی

Comments

bibak uoy

Azin.ghebli

Arash taji

User Afsoon

miladd rahimii

monahastamdige

Kosar Alaghehmandan

Sina Karimi

Mahboobeh Ghazaee

Ali Ghorbanpour