تقدیم به خواهر گلم؛ مریم خانوم... مرمر گلی
========================
تو شهرمون صد تا کوچه،تو هر کوچه صد تا خونه
که زیر سقفاشون هنوز،عشق و صفا فراوونه
یه روز یه روزگاری بود شبا پر از ستاره بود
هر شب تو خونه ی یکی ،ضیافتی دوباره بود
همسایه ها کنار هم مونده غصه یار هم
تو لحظه های بی کسی چاره کار و بار هم
شبا روی فرش یا حصیر کنار هر جوون و پیر
با همدیگه گپ میزدن چهدارا بودن چه فقیر
تو شهرمون صد تا کوچه،تو هر کوچه صد تا خونه
اگه بخوایم هنوز سفر به اون حوالی آسونه
هنوز میشه سفره ها رو کنار باغچه بندازیم
از شب بی حوصلگی یه شب نشینی بسازیم
یه شب نشینی که تو اون هوامونو تازه کنیم
شبامونو با چشمک صد ستاره اندازه کنیم
تنها نمی مونه دلی که توش پر از امیده
دنیا پایین بالا داره فردامونو کی دیده
جای تو اینجا خالیه کنار اطلسی ها
کنار قاب آینه کنار حوض رویا
تنها نمی مونه دلی که توش پر از امیده
دنیا پایین بالا داره فردامونو کی دیده
جای تو اینجا خالیه کنار اطلیسی ها
کنار قاب آینه کنار حوض رویا

Amir Hossein Modares Khosh Neshinha

امشب به بر من است آن مایه ناز
یا رب تو کلید صبح در چاه انداز
ای روشنی صبح به مشرق برگرد
ای ظلمت شب، با من بیچاره بساز
امشب شب مهتابه حبیبم را می خوام(2)
حبیبم اگر خوابه طبیبم را می خوام(2)
گویید فلانی آمده
آن یا جانی آمده
مست است و هشیارش کنید
خواب است و بیدارش کنید
آمده حال تو، احوال تو
سیه خال تو، سفید روی تو 
ببیند برود

امشب شبه مهتابه 
حبیبم رو می خوام 
حبیبم اگر خوابه
طبیبم رو می خوام
خواب است و بیدارش کنید 
مست است و هوشیارش کنید
گویی فلونی اومده 
اون یار جونی اومده
اومده حالتو احوالتو
سپید روی تو سیه موی تو 
ببیند برود
امشب شبه مهتابه 
حبیبم رو می خوام 
حبیبم اگر خوابه
طبیبم رو می خوام

ماه غلام رخ زیبای توست
سرو کمر بسته به بالای توست
قند مکرر لب خندان توست ای حبیبم
قند مکرر لب و دندان توست ای عزیزم
خواب است و بیدارش کنید 
مست است و هوشیارش کنید
گویی فلونی اومده 
اون یار جونی اومده
اومده حالتو احوالتو
سپید روی تو سیه موی تو 
ببیند برود
امشب شبه مهتابه 
حبیبم رو می خوام 
حبیبم اگر خوابه
طبیبم رو می خوام

ماه غلام رخ زیبای توست
سرو کمر بسته به بالای توست
قند مکرر لب خندان توست ای حبیبم
قند مکرر لب و دندان توست ای عزیزم
خواب است و بیدارش کنید 
مست است و هوشیارش کنید
گویی فلونی اومده 
اون یار جونی اومده
اومده حالتو احوالتو
سپید روی تو سیه موی تو 
ببیند برود
امشب شبه مهتابه 
حبیبم رو می خوام 
حبیبم اگر خوابه
طبیبم رو می خوام
امشب شبه مهتابه 
حبیبم اگر خوابه
امشب شبه مهتابه 
حبیبم رو می خوام 
حبیبم اگر خوابه
طبیبم رو می خوام

سیما مافیها... امشب شب مهتابه

وقتی خوابی نگات می کنم
آروم دست تو موهات می کنم
وقتی صدات نمیاد خونه آرومه
بیخودی صدات می کنم
گاهی گریه رو لبهات
گاهی خنده تو اخمهات
دنیات اینقدر شیرینه
خودمو غرق دنیات می کنم

روبروی آینه می شینی تو آینه منو رو تخت میبینی
با نگات ازم می پرسی ، منو زیبا میبینی؟
بهت میگم دیوونه ، کی مثل من می تونه ، اینقدر خرابت باشه تو رو زیبا ترین بدونه

با با با دل دیوونه ام ، نه نه نه نمی تونم
ب ب ب به غیر از تو ، عاشق کسی بمونم

یه وقتها دلم میگیره ، میگم کاش خدا اونو ازم نگیره
حتی اگه تا آخرش موند ، اون بعدِ من بمیره
اگه صد بار دیگه برگردم عقب، بخواد زندگیم کسی باشه
قسم به حسی که به تو دارم، کسی نمی تونه جای تو باشه
با تو می رقصم و می تابم ، از تاب موهات بی تابم
روزها به عشق تو بیدارم ، شبها به عشق تو

عمرت رو با من سر کن بیا، عشقمو تو باور کن بیا
تنهام نذار با بیتابی ها ، خوبم گلم زیبا بیا
با بازیه زمونه بجنگیم ، باباما که پره حسهای قشنگیم
ما با هم دنیامون رو می سازیم
به خدا تنها باشیم می بازیم


با با با دل دیوونه ام ، نه نه نه نمی تونم
ب ب ب به غیر از تو ، عاشق کسی بمونم

Sina Hejazi Khialbaaf

وقتی که می خندی اون چالتو قربون
وقتی که می رقصی ای وای ای جون
وقتی لبام می خواد لب هاتو بنوشه
یه جوری میگی نه که صدتا آره توشه
مثل بارون می مونی آروم نم نم
عاشقم از ته قلبم
مثل بارون می مونی آروم نم نم
الهی من دورت بگردم

هی نگو نمیشه یه امشبو بس کن
بزن گیلاس به گیلاسم یه امشبو مست کن

کرشمه از تو می ریزه عشوه از تو می باره
هربار تورو می بوسم واسم تازگی داره
دست می کشم تو موهات سر می ذاری زانوم
تو مثل فرشته خوابت می بره آروم
مثل بارون می مونی آروم نم نم
عاشقم از ته قلبم
مثل بارون می مونی آروم نم نم
الهی من دورت بگردم

مستی دو چشمات بیشتر از شرابه
اگه یه روز نباشی حال من خرابه
مثل بارون می مونی آروم نم نم
عاشقم از ته قلبم
مثل بارون می مونی آروم نم نم
الهی من دورت بگردم

امشب شب مهتابه حبیبم رو می خوام
حبیبم اگه خوابه طبیبم رو می خوام
می خوام بذاری آروم لباتو رو لب هام
هرشب شب مهتابه تو که باشی باهام

شاهکار بینش پژوه ... شب مهتاب

آخر قصه...
=====
چند روزی هست که این آهنگ رو مدام و کاه و بیگاه گوش می دم... هربار هم همینکه اولین ضربه پیانوی اول آهنگ نواخته میشه یهو دلم می ریزه... علاوه بر موسیقیبسیار دلنشین این ترانه؛ این شعر بینهایت زیبایی که خواننده اون رو میخونه هست که منو بشدت تحت تاثیر قرار میده... انگار یجورائی زندگی خود من رو داره زمزمه میکنه... زندگی ای که همیشه در سفری دائم و " خود خواسته" با تمام وجود گذشته... هیچوقت "رسیدن" مقصدم و هدفم نبوده مگر اینکه سفری بعد از اون دوباره بخواد شروع بشه... زندگی ساکن، هرچند در اوج موفقیت، برام همیشه نامفهوم و حتی اون موفقیت بی معنی بوده... این صادقانه ترین تعریف از احساسم از عمق وجودم بدون دروغ گفتن حتی به خودمه... هرچه هم گفتند و نصیحت و راهنمایی، بقول سعدی حکایتی بوده و هست تنها به گوشم... زندگی رفتنه و رسیدن و دوباره یک شروع دوباره ی رفتن... این به زندگی من همیشه معنی داده... آخر قصه همیشه میاد ولی آخرین قصه هیچوقت...
این آهنگ جدید و بینهایت زیبا رو از گروه جدید و متفاوت "دنگ شو" بنام "آخر قصه" همینجا بشنوید و اگه دوست داشتید دانلود کنید... من از شنیدنش سیر نمیشم... روایت یک قصه، یک زندگی، با موسیقی و شعر و نقاشی یک سفر به آخر قصه ولی نه آخرین قصه ...
هادی
24 اکتبر 2013- لندن


آخر ِ قصه مِ اما...
 قصه ی ِ آخرم این نیست 
آخر راهی که باید 
من ازش بگذرم این نیست...

آرزوهام رو برای ِ خاطراتم دوره کردم 
کجای ِ خاطره باید
پی ِ آروم بگردم ؟! 

خسته ــَم از هرچی رسیدن... اگه پشتش سفری نیست 
برکه ی ِ امن رو نمیخوام 
وقتی موج ِ خطری نیست 
خسته ــَم از هرچی رسیدن... اگه پشتش سفری نیست 
برکه ی ِ امن و نمیخوام 
وقتی موج ِ خطری نیست... 

می رسم نه واسه موندن... من مسافرم همیشه 
مثل ِ نوری که میاد و 
رد میشه از دل ِ شیشه 
آخر ِ قصه ــَم ِ اما قصه ی ِ آخرم این نیست 
آخر ِ راهی که باید 
من ازش بگذرم این نیست...
خسته ــَم از هرچی رسیدن... اگه پشتش سفری نیست 
برکه ی ِ امن رو نمیخوام 
وقتی موج ِ خطری نیست 
خسته ــَم از هرچی رسیدن... اگه پشتش سفری نیست 
برکه ی ِ امن رو نمیخوام 
وقتی موج ِ خطری نیست


دنگ شو... آخر قصه

برای تو شدم بیمار و خسته 
فرستادم برات گل دسته دسته 
تو را تا مادرت گهواره بسته 
دل ما را خدا یکبار بسته
جونی جونی
یار جونی
رشتی و مازندرونی 
من میرم تنها میمونی
دل من همچون دیگ هی میزنه جوش
به حرف مردمان جان آمده جوش
سخناشون برام جایی نداره
دل من غیر تو یاری نداره 
جونی جونی
یار جونی
رشتی و مازندرانی
من میرم تنها میمونی

مینو جوان... جونی جونی

امشب اگر بگذرد می روم از شهر تو تنها
بیهوده با اینهمه ساده دلی‌ مانده‌ام اینجا
از روز اول عشقم خطا بود
راه من و تو از هم جدا بود
تو عشق من نبوده ای رفته دگر از سرم آن خواب طلائی
سروده ام برای تو با همه دلتنگی‌ِ خود شعر جدایی
آسودگی ام را یکباره ربودی
همراز من افسوس هرگز تو نبودی
...
امشب اگر بگذرد می روم از شهر تو تنها
بیهوده با اینهمه ساده دلی‌ مانده‌ام اینجا
از روز اول عشقم خطا بود
راه من و تو از هم جدا بود
تو عشق من نبوده ای رفته دگر از سرم آن خواب طلائی
سروده ام برای تو با همه دلتنگی‌ِ خود شعر جدایی
آسودگی ام را یکباره ربودی
همراز من افسوس هرگز تو نبودی

مرضیه... خواب طلائی

کیوان مقدم .. با من برقص تا انتها

چند تا عکس یادگاری با یه بغض و چندتا نامه
چندتا آهنگ قدیمی‌ که همه دل‌ خوشیامه

آینه‌ای که روبرومه غرق تو بهت یه تصویر 
بارونای پشت شیشه من و تنهایی‌ و تقدیر

دست من نیست نفسم از عطر تو کلافه می‌شه
لحظه‌ای که حسی از تو به دلم اضافه می‌شه

باورم نمی‌شه اما این تویی‌ که داره میره
خیره میمونم به چشمات حتی گریم نمیگیره

چشمای مونده به راه و شب تنهایی ماه و یه دل بی‌ سرپناه و من و خونه
ساعتهای غرق خواب و این من بی‌ تو خراب و یادت هرگز نمیمونه، نمیمونه، نمیمونه

دست من نیست نفسم از عطر تو کلافه می‌شه
لحظه‌ای که حسی از تو به دلم اضافه می‌شه

باورم نمی‌شه اما این تویی‌ که داره میره
خیره میمونم به چشمات حتی گریم نمیگیره

چشمای مونده به راه و شب تنهایی ماه و یه دل بی‌ سرپناه و من و خونه
ساعتهای غرق خواب و این من بی‌ تو خراب و یادت هرگز نمیمونه، یادت هرگز نمیمونه، نمیمونه

یادت هرگز نمیمونه، نمیمونه
یادت هرگز نمیمونه، نمیمونه

Siavash Ghomeyshi Yadegari

کی میگه تهرون سیم خاردار داره
سر چهار راهاش پره بیکاره
خونه هاش قد قوطی کبریته
کلاغاش مردنی و قزمیته
 
 
تو خیابوناش پر قار قارکه
دوکوناش  پر دوز و کلکه
خاکش مثل قیر سیاهه
هواش
(هواتو دارم)
هواش پر سربه
 
آدماش همه داغون همه پنچر
درختاش همه زخمی همه پر پر
 
اینا حرف دشمنای دیرینه
انگلیس و روس و چین و ماچینه
 
دکترا برج ساز ،برج سازا تاجر
تاجرا رمال،رمالا شاعر
 
شعراش آبگوشتی، توی شعراشون
آچار پیچگوشتی، پیاز گوشتی
 
به زیر هشتی،تکیه به پشتی
آروق مشتی، ماشین گشتی، آواز دشتی
 
تو پیاده روهاش پر کارتون خواب
دیپلمه لیسانسه شیشه ای معتاد
 
پیتزاش کشکی تاکسیاش جنی
پر و خالی
اینه حرف دشمنای دیرینه
انگلیس و روس و چین و ماچینه

Shahgoosh Shabnama

بسیار سالها به سر خاک ما رود	
کاین آب چشمه آید و باد صبا رود

دامن کشان که می رود امروز بر زمین	فردا غبار کالبدش در هوا رود

یارب مگیر بنده مسکین و دست گیر	
کز تو کرم برآید و بر ما خطا رود

خاکت در استخوان رود ای نفس شوخ چشم	
مانند سرمه دان که در او توتیا رود

بر سایبان حسن عمل اعتماد نیست	
سعدی مگر به سایه لطف خدا رود

"سعدی شیرازی"... علیه الرحمه

-----------

اگر زرین کلاهی عاقبت هیچ	
به تخت ار پادشاهی عاقبت هیچ
گرت ملک سلیمان در نگین است	
در آخر خاک راهی عاقبت هیچ

"بابا طاهر عریان"

----------

الهی آتش عشقم به جان زن
شرر زآن شعله ام بر استخوان زن
چو شمعم برفروز از آتش عشق
بر آن آتش دلم پروانه سان زن

"بابا طاهر عریان"

محمد اصفهانی... زرین کلاه

باز ای الهه ناز با دل من بساز
کین غم جانگداز برود ز برم
گر دل من نیاسود از گناه تو بود
بیا تا ز سر گنهت گذرم
باز می کنم دسته یاری به سویت دراز
بیا تا غم خود را با راز و نیاز ز خاطر ببرم

گرنکند تیر خشمت دلم را هدف
بخدا همچون مرغ پر شور و شرر بسویت بپرم


آنکه او ز غمت دلبندد چون من کیست؟
ناز تو بیش از این بهر چیست؟

تو الهه نازی در بزمم بنشین
من تو را وفادارم بیا که جز این نباشد هنرم

این همه بی وفایی ندارد ثمر
بخدا اگر از من نگیری خبر نیابی اثرم 


معین... الهه ناز

منو جون پناه خودت کن٬ برو
بذار پای این آرزو واستم
به هرکی بهم گفت ازت رد شده
قسم میخورم من خودم خواستم
منو جون پناه خودت کن٬ برو
من از زخم هایی که خوردم پرم
تو باید از این پله بالا بری
تو بالا نری من زمین میخورم

درست لحظه ای که تو باید بری
اسیر یه احساس مبهم شدی
ببین بعد یک عمر پر پر زدن
چه جای بدی عاشق هم شدیم

برای تو مردن شده آرزوم
یه حقی که من دارم از زندگی
نگاه کن تو این برزخ لعنتی
چه مرگی طلبکارم از زندگی

به هرجا رسیدم به عشق تو بود
کنار تو هرچی بگی داشتم
ببین پای تاوان عشقم به تو
عجب حسرتی تو دلم کاشتم
اگه فکر احساسمونی برو
اگه عاشق هر دومونی برو
تو این نقطه از زندگی مرگ هم
نمیتونه از من بگیره تو رو

احسان خواجه امیری... تاوان

دیگه عاشق شدن ناز کشیدن فایده نداره نداره
دیگه دنبال آهو دویدن فایده نداره نداره
چرا این در و اون در میزنی ای دل غافل
دیگه دل بستن و دل بریدن فایده نداره، نداره
وقتی ای دل به گیسوی پریشونی میرسی
خودتو نگه دار
وقتی ای دل به چشمون غزل خون می رسی خودتو نگه دار
دیگه عاشق شدن ناز کشیدن فایده نداره نداره
دیگه دنبال آهو دویدن فایده نداره نداره
ای دل دیگه بال و پر نداری
داری پیر شی و خبر نداری
ای دل دیگه بال و پر نداری
داری پیر میشی و خبر نداری
وقتی ای دل به گیسو پریشون می رسی خودتو نگه دار
وقتی ای دل به چشمون غزل خون می رسی خودتو نگه دار
دیگه عاشق شدن ناز کشیدن فایده نداره نداره
دیگه دنبال آهو دویدن فایده نداره نداره

کورس سرهنگ زاده... دیگه عاشق شدن فایده نداره

از آن آهنگهای ناب ناب ناب... همیشه سبز همیشه ماندگار و آرامبخش و پر از خاطره برای همه که میتوان بارها و بارها و شب تا صبح روی تکرار شنیدش و سیر نشد.... به سوی تو از هنرند توانا کورس سرهنگ زاده که اگر فقط همین یک ترانه در کارنامه اش بود برای جاودانگی اش کافی بود... 
این ترانه زیبا را از همینجا بشنوید و دانلود کنید

به سوی تو
به شوق روی تو
به طرف کوی تو
سپیده دم آیم
مگر تورا جویم.........بگو کجایی

نشان تو
گه از زمین گاهی ز آسمان جویم
ببین چه بی پروا ره تو می پویم........بگو کجایی

کی رود رخ ماهت از نظرم نظرم
به غیر نامت کی نام دگر ببرم
اگر تورا جویم حدیث دل گویم........بگو کجایی
به دست تو دادم دل پریشانم
دگر چه خواهی
فتاده ام از پا بگو که از جانم 
دگر چه خواهی

یکدم از خیال من 
نمی روی ای غزال من
دگر چه پرسی ز حال من

یکدم از خیال من 
نمی روی ای غزال من
دگر چه پرسی ز حال من
تا هستم من
اسیر روی توام
به آرزوی توام

اگر تورا جویم حدیث دل گویم........بگو کجایی
به دست تو دادم دل پریشانم
دگر چه خواهی
فتاده ام از پا بگو که از جانم 
دگر چه خواهی

به سوی تو... کوروس سرهنگ زاده

تو اون شام مهتاب کنارم نشستی
عجب شاخه گل وار به پایم شکستی

قلم زد نگاهت به نقش آفرینی
که صورتگری را نبود این چنینی

پریزاد عشقو مه آسا کشیدی
خدا را به شور تماشا کشیدی

تو دونسته بودی، چه خوش باورم من
شکفتی و گفتی، از عشق پرپرم من

تا گفتم کی هستی، تو گفتی یه بی تاب
تا گفتم دلت کو، تو گفتی که دریاب

قسم خوردی بر ماه ، که عاشقترینی
تو یک جمع عاشق ، تو صادقترینی

همون لحظه ابری رخ ماهو آشفت
به خود گفتم ای وای مبادا دروغ گفت

گذشت روزگاری از اون لحظه ناب
که معراج دل بود به درگاه مهتاب

در اون درگه عشق چه محتاج نشستم
تو هر شام مهتاب به یادت شکستم

تو از این شکستن خبرداری یا نه
هنوز شور عشقو به سر داری یا نه

تو دونسته بودی، چه خوش باورم من
شکفتی و گفتی، از عشق پرپرم من

تا گفتم کی هستی، تو گفتی یه بی تاب
تا گفتم دلت کو، تو گفتی که دریاب

قسم خوردی بر ماه ، که عاشقترینی
تو یک جمع عاشق ، تو صادقترینی

همون لحظه ابری رخ ماهو آشفت
به خود گفتم ای وای مبادا دروغ گفت

هنوزم تو شبهات اگه ماهو داری
من اون ماهو دادم به تو یادگاری

هنوزم تو شبهات اگه ماهو داری
من اون ماهو دادم به تو یادگاری

من اون ماهو دادم به تو یادگاری
من اون ماهو دادم به تو یادگاری
من اون ماهو دادم به تو یادگاری

شام مهتاب داریوش

دیگه عاشق شدن ناز کشیدن فایده نداره نداره.
دیگه دنبال آهو دویدن فایده نداره نداره.
چرا این در و اون در میزنی ای دل غافل.
دیگه دل بستن و دل بریدن فایده نداره، نداره.
وقتی ای دل به گیسوی پریشونی میرسی.
خودتو نگه دار.
وقتی ای دل به چشمون غزل خون می رسی خودتو نگه دار.
دیگه عاشق شدن ناز کشیدن فایده نداره نداره.
دیگه دنبال آهو دویدن فایده نداره نداره.
ای دل دیگه بال و پر نداری.
داری پیر شی و خبر نداری.
ای دل دیگه بال و پر نداری.
داری پیر میشی و خبر نداری.
وقتی ای دل به گیسو پریشون می رسی خودتو نگه دار.
وقتی ای دل به چشمون غزل خون می رسی خودتو نگه دار....


کورس سرهنگ زاده... عاشق شدن فایده نداره

دل زارم فغان کم کن
تو اشک از دیده گان کم کن
غم و ناله ز جان کم کن
وای چه ناله ها که از دل 
به راهت 
نمودم من...
بهره ای از آن به عمرم 
به جز غم 
ندیدم من...

مرا کشته نگاه تو
نشینم چشم به راه تو
که بینم روی ماه تو
گشته سجده گاه من 
ماه من 
کعبه رویت...
دل شده اسیر دام 
خم و تاب 
گیسویت...
....

بازا و بنشین یکدم 
که به لب آمد جان 
عزیزم از انتظارت...

قهر و جدایی 
بس کن که بسته ی دامم و 
مرغ دل شد شکارت...

بهر تو می‌سوزد دل 
ولی تو نداری 
ز حال زارم خبری...

آه جگر سوزم را 
به دل تو زیبا 
ز چه نبود اثری...

بیا بر من 
بیا و ببین 
که آمده بی تو 
چه به سر من...

مه پیکر من 
سیمین بر من 
بیا و ببین تو 
چشم تر من...

جان
بت دیرین
جان
شب پیشین
جان
که به خوابم ماهی آمد
جان
شده آگاه
جان
دلم ای ماه
جان
که تو پیشم خواهی آمد
جان
گذری کن
جان
نظری کن
جان
چه خوش اندام و شیرینی
جان
دل مارا
جان
تو دل آرا
جان
ز وفا ده تسکینی...(چهار بار)
.....

دل زارم فغان کم کن
تو اشک از دیده گان کم کن
غم و ناله ز جان کم کن
وای چه ناله ها که از دل 
به راهت 
نمودم من...
بهره ای از آن به عمرم 
به جز غم 
ندیدم من...

مرا کشته نگاه تو
نشینم چشم به راه تو
که بینم روی ماه تو
گشته سجده گاه من 
ماه من 
کعبه رویت...
دل شده اسیر دام 
خم و تاب 
گیسویت...


محسن نامجو دل زارم

گوش کنید به ترانه ی برگ خزان ( بیداد زمان ) با شعری از شادروان استاد بیژن ترقی ، آهنگی از شادروان استاد پرویز یاحقی در گوشۀ بوسلیک و صدای زنده یاد مرضیه 

 به رهی دیدم برگ خزان / پژمرده ز بیداد زمان
کز شاخه جدا بود
چو ز گلشن رو کرده نهان / در رهگذرش باد خزان
چون پیک بلا بود
ای برگ ستمدیده ی پاییزی / آخر تو زگلشن ز چه بگریزی
روزی تو هم آغوش گلی بودی / دلداده و مدهوش گلی بودی
ای عاشق شیدا ، دلداده ی رسوا / گویَمَت چرا فِسرده ام
در گل نه صفایی / نه بوی وفایی
جز ستم ز وی نبرده ام
خار غمش در دل بنشاندم / در ره ِ او من ، جان بفشاندم
تا شد نوگل ِ گلشن و زیب ِ چمن
رفت آن گل ِ من از دست / به خار و خسی پیوست
من ماندم و صد خار ِ ستم / وین پیکر ِ بی جان
ای تازه گل ِ گلشن / پژمرده شوی چون من
هر برگ تو افتد به رَهی / پژمرده و لرزان
سپس برگ خزان زده به سخن می آید که :
ای عاشق شیدا / دلداده ی رسوا / گویَمت چرا فسرده ام
در گل نه صفایی / نه بوی وفایی / جز ستم ز وی نبرده ام
رفت آن گل ِ من از دست / به خار و خسی پیوست

مرضیه... بیداد زمان

ظهور یک خفاش شب جدید در شیراز... لطفا اطلاع رسانی کنید... اردیبهشت 93 

مرضيه - نرگس مست

زمان برنامه :۳:۵۵ دقيقه

حجم برنامه :۵ مگابايت

خواننده :مرضيه

دستگاه :

شاعر :علي اكبر شيدا

آهنگساز :علي اكبر شيدا

مطلع شعر :

بيا نرگس مستي بيا نرگس مستي

دو چشمانت سياه دل به كه بستي

دو چشمانت سياه دل به كه بستي

ابرو پيوستي جانم ابرو پيوستي

رويت چو ماه چشم بد از تو دور

آفت جاني خبردارت كنم

باشه تا روزي گرفتارت كنم

دل من زار خسته دل به كسي نبسته

مرغ قفس شكسته از كمند خلق جسته

http://www.mediafire.com/download.php?0fzx1kvdkm03rg1

کنسرت آبادان مرضيه - نرگس مست

برات آواز می خونم مردم میگن دیونم
مردم که تو رو ندیدن آخ که مگه می دونن
هوات مثل بهاره چشات ترانه داره
تا تو به شب نخندی غصه داره ستاره
بارون دونه دونه به من میگن دیونه
ببار روی دردام کی دردم و می ذونه
می خوام دیونه باشم اصلا اون که هیچی ندونه باشم
هم تا دنیا دنیاست باهات اون که می مونه باشم
تاب می زنی موهات مثل آب میون رود
عاشقتم بذار بگن فلانی دیونه بود
تاب می زنی موهات مثل آب میون رود
عاشقتم بذار بگن فلانی دیونه بود
♫♫♫♫♫♫
آهنگ جدید سینا حجازی با نام بذار بگن
♫♫♫♫♫♫
عاشقی یه جور ملوسیه به خدا یه جور ناپرهیزیه
عاشق دیونست بیماره عاشق مریضه خود آزاره
دیونم و دیونگیم و دوست دارم
دیونست و دیونگیش و دوست دارم
عاقلا با عقل هم حال کنید می خوام دیونه باشم
می خوام دیونه باشم اصلا اون که هیچی ندونه باشم
هم تا دنیا دنیاست باهات اون که می مونه باشم
تاب می زنی موهات مثل آب میون رود
عاشقتم بذار بگن فلانی دیونه بود
تاب می زنی موهات مثل آب میون رود
عاشقتم بذار بگن فلانی دیونه بود

Sina Hejazi - Bezaar Began

Salar Aghili Titraj Paridokht... سالار عقیلی... پریدخت

Hadi EM

Popular tracks