رفت این دل سودایی گم شد دل و هم سودا
کو برتر ازین سودا، سودای دگر دارد
گر پا نبود، عاشق با پر ازل پرد
ور سر نبود، عاشق سرهای دگر دارد
دریای دو چشم او را می جست و تهی میشد
آگاه نبد کان دُر دریای دگر دارد
در عشق, دو عالم ر…
وازيحك من رفيف الروح ماتنزاح عن بالي
هی دل کجای مرا بردی که هنوز در جستجوی تو هستم ...
حالي يشد عزم حالي
هر سری این اهنگو گوش میکنم من انگار جادو میشم 🥺🤍