آسمان چشم او
آیینه ی کیست
آنکه چون آیینه با من روبرو بود
درد و نفرین
درد و نفرین بر سفر باد
سرنوشت این جدایی دست او بود
آآآآه ه ه
گریه مکن که سرنوشت
گر مر از تو جدا کرد
عاقبت دلهای ما
با غم هم آشنا کرد
با غم هم آشنا ک…
سرنوشت این جدایی دست او بود🥺🥺
باغم هم آشنا کرد...
خیلی خداست
آسمان چشم او . .