dastgahe esfehano sedaye makhmalie marhoum banan. aaaallllllie

A cover of Ahmad Ashourpour's "Norouz Waltz" by Samin & Behin Bolouri
www.instagram.com/saminbolori_
www.instagram.com/behinbolouri

Samin Bolouri & Behin Bolouri - Norouz Waltz

به نام دختران سرزمین آفتاب
به نام رهروان حق به نام انقلاب
به پاس خون سرخ به رای زندگی
قسم به ظلم رفته بر تن زنانگی
برون شو از جهان سرد و تلخ بندگی
دست در دست هم
فریاد می‌شویم طوفان می‌شویم می‌خروشیم
دست درد دست هم مشت‌های محکمیم
فریاد می‌زنیم آزادی
 برای گیسوان دختران انقلاب
برای مردمان من به رسم انتخاب

Freedom - دست در دست هم

بجنگیم

بنام خداوند رنگین کمان - علیرضا عصار

کاری از جمعی از دانشجویان دانشکده موسیقی ۱۴۰۱

مرا مادرم اینگونه پرورید

بهار دلنشين - استاد بنان

به نام دختران سرزمین آفتاب
به نام رهروان حق، به نام انقلاب
به پاس خون سرخ‌، به رأی زندگی
قسم به ظلم رفته بر تن زنانگی
 
گذر کن از تمام روزهای غرق خواب
گذر کن از تمام لحظه‌های اضطراب
ز طوق بندگی، به شوق زندگی
برون شو از جهان سرد و تلخ بردگی
 
دست در دست هم، دریا می‌شویم
طوفان می‌شویم، می‌خروشیم
دست در دست هم، مشت‌های محکمیم
فریاد می‌زنیم، آزادی
 
برای گیسوان دختران انقلاب
برای مردمان من، به رسم انتخاب
نترس و دم بزن
برای حق زن
بیا برافکنیم درفش جور اهرمن
 
که فردای روشنی در انتظار ماست
فسانه‌ی گذشته بر لبان بچه‌هاست
طنین خنده‌ها، بلند و یک صداست
شعار زن، زندگی، پیام نسل ماست
 
دست در دست هم، دریا می‌شویم
طوفان می‌شویم، می‌خروشیم
دست در دست هم‌، مشت‌های محکمیم
فریاد می‌زنیم، آزادی
 
ای آزادی، ای آزادی
زن زندگی آزادی

friablemag

سرود به نام دختران سرزمین آفتاب - (انقلاب نوین ایران)

Femme fractale d'un univers quantique
un quator à cordes...

Femme fractale d'un univers quantique

Yearning is a sorrowful and deeply melancholic piece that takes the listener on a journey of longing and inner conflict. The track unfolds slowly, carrying moments of pain and hope, and gradually builds into a powerful, epic finale.
It is music that makes emotions tangible – between darkness and light, silence and monumental grandeur.

Yearning ist ein wehmütiges und zutiefst melancholisches Werk, das den Hörer auf eine Reise voller Sehnsucht und innerer Zerrissenheit führt. Der Track entfaltet sich langsam, trägt die leisen Momente von Schmerz und Hoffnung in sich und steigert sich Schritt für Schritt zu einem kraftvollen, epischen Finale.
Es ist Musik, die Emotionen spürbar macht – zwischen Dunkelheit und Licht, Stille und gewaltiger Größe.

Note: This track was entirely composed, performed, arranged, and produced by myself – without the use of artificial intelligence.
Creating authentic music with real emotion and personality is important to me. Thank you for listening and for your support.
℗ 2025 DestKorn | © 2025 DestKorn. All rights reserved.
Unauthorized use, reproduction, modification or distribution of this track is strictly prohibited and will be prosecuted under applicable law.

Yearning

صدای استاد بخشی سهراب محمدی به زبان کرمانجی

شاره جان نام معشوقه ای ست که داستان عشق او و معشوق جنگاورش در صفحات تاریخ گم شده است ، در بهبوحه ی حمله ازبک ها و ترکمن ها به سرحدات شمال خراسان که گویا معشوق در خط حمله و یا نقطه دیگری در حال جنگیدن بوده که خبردار می شود دشمن از راه دیگری خودش را به برج زنگلانلو رسانده است جایی که معشوقه اش شاره در آنجا زندگی می کند و چشم به راه معشوقش مانده است .

قطعه موسیقی شارێ جان :
در روزهای دور‌ در صفحات پیشین‌ تاریخ ایران ، زمانی که سختی و سردی هجوم‌ اقوام‌ متجاوز به شمال خراسان گرمای حضور ایلیاتی مردمان سرزمینمان را به سردی می کشاند . در روزی که معشوقه ی داستان ما در آن سوی راه‌ از یارش در این سوی راه جدا می افتد ، این آتش عشق است که سوز این جدایی را به اوج‌ آسمان سرد تنهایی می کشاند و‌ پرتویی از آن را بر قلب بخشی خراسانی می افکند .
پرتویی از قلبش بر زبانش جاری می شود و‌ همچون برق شمشیری رو به سوی متجاوز ، راه را خطاب قرار می دهد و‌ شکوه از روزگار می کند که او را از یارش جدا کرده . امروز این فخر موسیقی خراسان است که از حنجره اش همان آتش و همان سوز را روایت می کند و آتش به قلب راه هایی می زند که راه میان عاشق و‌ معشوق را سد می کنند . سهراب محمدی همان راوی عاشقی ست که سوز صدایش لرزه بر اندام شنونده می اندازد .

ترجمه آهنگ شاره جان سهراب محمدی

Ez ku îrû (îro) lêlê lêlê lêlê çi(çiqas)
xemgîn im hay hay *Şarê can hay hay Şarê can
من که امروز غمگین و ناراحتم ، ای جان ، شاره جان

Nata(mîna-wekî) marê lêlê lêlê lêlê
we(bi) birîn im hay hay Şarê can hay hay Şarê can
مانند ماری زخمی هستم آی شاره جان

Hatim carê lêlê lêlê lêlê
te biwînim(bibînim) hay Şarê can hay hay Şarê can
آمده ام یکبار دیگر تو را ببینم هان ای شاره جان

Bira berde berde berde
dijmen *Borjî Zingil e Şarê can
برادر رهایم کن دشمن به برج زنگل رسیده است

Elacekê(dermaneke) zû bigir(bigire) le(li) birînî dile (vê dilî)
زخم دل رو درمان کن

Ez hemîşe lêlê lêlê lêlê
nême(nayêm) vira hay Şarê can hay hay Şarê can
من که همیشه به اینجا نمی آیم آی شاره جان

Dilkê(dilê) mi(min) kir lêlê lêlê lêlê
ax va kevira hay Şarê can hay hay Şarê can
این دلم بود که من را مجبور کرد اینکار را انجام دهم ، من را به اینجا آورد .

Bira berde berde berde
dijmen *Borjî Zingil e Şarê can
برادر رهایم کن دشمن به برج زنگل رسیده است

Elacekê zû bigir le birînî dil e
زخم دل رو درمان کن ...

شاره جان | سهراب محمدی |Sohrab Mohammadi |Shareh jan

نامبرده فکر میکرد به همه‌چیز میتوان ۶و۸ بست

I was five and he was six
We rode on horses made of sticks
He wore black and I wore white
He would always win the fight

Bang bang, he shot me down
Bang bang, I hit the ground
Bang bang, that awful sound
Bang bang, my baby shot me down.

Seasons came and changed the time
When I grew up, I called him mine
He would always laugh and say
"Remember when we used to play?"

Bang bang, I shot you down
Bang bang, you hit the ground
Bang bang, that awful sound
Bang bang, I used to shoot you down.

بنگ بنگ به وزن شش و هشت

Dear diary,

When life is shit, turn to music.

بهار دلنشين - استاد بنان

hanihsb

Recent comments

MH2538

Related tracks