بسیار عالی، سپاس از انتشار این آثار

سادگی افتادگی آزادگی ها   کو اینها در نسل جدید و پر انرژی  اینها را بجویید آیا پیدا میکنید اگر پیدا کردید  هنرمندان اینگونه هم  خواهند داشت والا که هچ

هنر، زیبایی‌ست احاطه شده در دریغ 
نابوکوف

درود بر استاد تجویدی بزرگ و هایده‌ی تکرار نشدنی

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 515

زمان برنامه :۲۷:۴۷ دقیقه

حجم برنامه :۴۵/۲۵ مگابایت

شعر ابتدا :

همه از چشم تو مستند و من از عشق تو مست




مست این میکده را باده ز جام دگر است

گرچه دل جانب یار است و نظر سوی رقیب




هر دم از دل به سوی دیده پیامی دگر است

تا صبا سوی من از دوست سلامی آورد




گوش من منتظر از بهر سلامی دگر است 

آهنگ : علی تجویدی 

خواننده تصنیف :هایده 

خواننده آواز : هایده

گوینده :آذر پژوهش 

شاعر :ترانه بیژن ترقی / ناصر بخارائی / مجمر زواره ای / عماد فقیه کرمانی / 

مطلع تصنیف :

بعد عمری بی وفائی با رقیبان آشنائی

مطلع آواز :

یا رب این مرغ بهشتی زگلستان که بود




این رخ تازه تر از لاله زبستان که بود 

همکاری :ارکستر گلها / جهانگیر ملک / 
---------------------------------------------------------




بعد عمری بی وفایی
 با رقیبان آشنایی
 رفتی و دیدی که تنها
 جز من افتاده از پا
 در جهان یاری نداری
 در شب تاریک غم ها
 یار غمخواری نداری
 ای دریغ از آن همه دلدادگی ها
 سادگی ، افتادگی ، آزادگی ها
 شد نصیب من از این بیگانگی ها
 گریه ها ، خندانه ها ،دیوانگی ها
 رفتی و در های غم را بر من از هر سو گشودی
 گر چه در دلدادگی صد گونه ما را آزمودی
 ساده دل من کز همه عالم به تو رو کرده بودم
 با همه دیر آشنایی ها به تو خو کرده بودم
 دل به عشقت بسته بودم
 با غمت بنشسته بودم
 مردم از این ناسپاسی
 وای از این حق ناشناسی
 مردم از این ناسپاسی
 وای از این حق ناشناسی

 اگر تو ز پا افتاده بودی
 به دل شکنی دل داده بودی
 دست این افتاده از پا
 می گرفتی می گرفتی
 جای این نیرنگها ، رنگ تمنا
 می گرفتی میگرفتی
 اگر تو ز پا افتاده بودی
 به دل شکنی دل داده بودی
 دست این افتاده از پا
 میگرفتی می گرفتی
 جای این نیرنگها ، رنگ تمنا
 میگرفتی میگرفتی

 ای دریغ از آن همه دلدادگی ها
 سادگی ، افتادگی ، آزادگی ها
 شد نصیب من از این بیگانگی ها
 گریه و خندانه و بیگانگی ها
 رفتی و درهای غم را بر من از هر سو گشودی
 گر چه در دلدادگی صد گونه ما را آزمودی

 ---------------------------------------------
__________________________
یارب این مرغ بهشتی ز گلستان که بود؟

این به رخ تازه تر از لاله ز بستان که بود؟

این که میرفت و به یغما دل‌ و جانم میبرد

راحت جان که  و دلبر جانان که بود

آه‌ه‌ه‌ه از نگاه ‌اش دل‌ بیمار به فریاد آمد

این طبیب دل‌ ما در پی‌ درمان که بود

یارب این مرغ بهشتی ز گلستان که بود؟

این به رخ تازه تر از لاله ز بستان که بود؟

 


Comments

inderath

Alireza Feyzabi

سهراب

Ruby Sadeghian

user428604002

hojiparseh

Amin

ahmad mehravaran

Yashar Gheitasi

saywanhayas