شهر آیقصه | قسمت هشتم
در هشتمین قسمت از قصههای شهر آیقصه، سینا یک لحظه پایش روی پله سُر میخورد و تلق میشکند. بعد پای سینا آنقدر ورم میکند که اندازهی یک بالش میشود. سینا داد میزند آآآآخ و کرگدن که در همان نزدیک…
اینجا سینا گفت که پاش شکسته!
لقا😐😑🤐😶🤒
😍💕
سیلیاهلمنطلاثن