گرا میدن با آیه ها
زومه رو پیشونیه رو سیاه
آینه ها، نمایشگری بی ریا
خشکید زمینه بی شیار
منم اون درختی ریشه دار
شبا پی هویتی بیدار
اسیر دیاری پره حصار
محکوم به جرم استعداد
حق کجاست؟
صد پله ی عمق چاه ام
اینجا شده جان پناه
باطن اوریگامی ریخته پاش
جامی لبالب از اشتباه
اون شنید فریاد و از چاه فاضلاب
مسیر و نشون داد سایه ها
پا فشار ، برای تصمیمی سر بالا
پس کو حرکت؟
محیط دور خودمو میبینم
اسیر شهر  بی برکت
از یه جاهایی حقیقت
همه درگیره تصویری عمیقا
بیدارم تو دل شب
روزگار غریبی غرق درد 
میسوزم بی نور شمع
منم اون پروانه ی بی بال و پر
درگیر رویایی گنگ و گیجم
سمت مقصد گوله پیچم
سراپا حرارت
رفتاری سرد
ازین سرعت پیشرفت
میشکوفه  نیشخند
(در این نشیمن گاهه تاریک
نور شده آرزوی واهی
آویخته از طنابی باریک
جان آذین در خوابی عمیق
ناجی حامی در این مهد فانی
ناکامی بر این عرض باقی
ولی میده فرصت کافی یافتی
دلخواهو یا که باختی
عصر ما عهده و چشامون بسته
تو قرن نحسی بختش حبسه
حرفمون وعده ی صلحه یا جنگه
ایوان سبزمون پوشان برفه
ایمان لبریزه مغزهای خسته
شیوه ی زندگیم لرزان درکش
زخمیه ترکشه کهنه ا ی مشکل
رو تن مردان زینتی خشکل
همرام سکوت دشت و دمن
سوختم به اعتراض غلوقن
درختی ریشه وار تو درک و فهم
دوختم شکاف قلب سنگ
موندم تو امر و نهی
دشمن لاشخورای جون به کف
شده قبر میزبان مرگ مغز
اینه سردترین واژه وصف
از جماعت چاکر ولی زمونی خفتیم
که با هر سازی میرقصن تو ضیافتی سوری
متنهای ساده پرده دار سستی است
هر شعار پوسیده معیاره زوری است
شروع در اوج صعود قشنگه نه توی سقوط
نتیجه سکوت تو هرچی  خدا هم میشه سرکوب
نرو طفر)
روح جامعه خروج کرده
چون زیر فشار فقره
سیاه و سفید می بینه 
اونکه پشتش 
به صدای نبضه قلبش گرمه
ستیزگر حلقه بگوش 
مادام دیدگاهش فرار از ترسه
پوسته ی گهواره تاتو از مرگه
این سرنوشتو بشر ساخته
سربالایی تو صبح و شب
درجا زدیم عین جان کندن
دوئیدم رسیدم اما گرفتن
حق انتخاب دوباره از من
اون عده بی بیخ و بن
سر زدن آینده رو از تن
توبه شد حکمی بروی گردن
این انگ پای کارو لنگ کرد
پس کجان مهدی و مسیح؟
تو کتابا سفیری امین؟
عاری از ذهنی تسخیر؟
مردان ضد تزویر
مثل خوشه پروین
ستاره شبها روزا خورشید
دنیای رنگی توی مشکی 
دردهای ریشه دار تسکین
حلاله حقه های سمی
نه یک قدیسن و  نه یه تندیس
فضل برتر و ابتر چیست؟
لابد احساس و منطق کافی
بدونه خبری بزرگ یعنی ناجی)
(یهود،اسلام،مسیح،دین چین
اسپریت،بودا،زرتشت و سیک
هندو شینتو دیاسپوریک
وحدت گرا ،جائین و نو دین
کائودا ، راستافاری، دین گریز)
(وقته صرف هیچ لفظی نیست
تئوریه باور شرحی نیست
انسانیت چارچوبی حبسی نیست
(جوانمردی ، سهم مرد بالغه
تفکر ، غلبه بر قهر غافله
قلب ، با تلنگری حاضره
عقیده پوچ پر واضحه
انتظار رقم زدن فاجعه
بینش روزنه نوری حائله
ایمان دلگرم عددی غائبه؟
خان شد بنام دین خدا
ظاهری بیست در عمل بیلی تو ما
دوباره داستان شیر و روباه 
خر شد اون که خفت زیر با
تصوره عشق گرگ و گوسفند
قانون طبیعت میشه ریشه کن
سهم تو و من میشه حدس زرد؟
ارامش ، رفاه ، صلح ملت؟

jalalhamiiii

Popular tracks