گفتمش بيا عاشقم هنوزخنده كرد و گفت در غمت بسوزهر چه مي كشم اي ياران از جفاي دوستگريه هاي من اي ياران از براي اوستدر فراق او عاشقان خسته جان شدماين ترانه را چگونه سر كنم كه بي زبان شدممي شود بهار عاشقان جاودان از او…
🕊
Home
Feed
Search
Library
Download