ورس ۱ (وریا)
یکم که گشتمدیدم که دورو برم همه فیریکنرفیقام دست کم میگرفتنمتا اینکه قفلن الان رو لیریکم
چشمای اونا برق میزد اینبارفهمیدن فیمم میشم با چریکمبرام مهم نی یجای شعرمو نفمنگنده شن میفمن چی میگم
هیچ چیزی …
من نمیترسم دیگه اصن از ترس🔥
گیتارمم از دردام گریش گرف :]
بابام که ردی همیشه تهدید 😂
دیگه هیچیزی نمیده
Home
Feed
Search
Library
Download