"شعر"مملو از رهایی حس فرار یه زندانیمثل دویدن چشم بسته وسط یه شنزارنتیجه ی بعد اصرارشیرین ترین تکرارتمام کلمات دنیا قاصرن از وصف چشماتحتی عشقکل اون لحظه هایی که از درون میزدم فریاد تک به تک اشکا همه دردا لحظه …
باهم میکاریم نهالی یادگاری🌱
من و تو آزادیم تا وقتی ماییم
مطمئنم دوباره پیدات میکنم..
رفتارام پیرت کرد ولی تو همیشه بودی بام بی منت🤍
Home
Feed
Search
Library
Download