قصه های عزیز

قصه های عزیز

Kaveh Abbasian

در یکی از سال های دلتنگی تبعید، از مادربزرگم (عزیز) خواستم که قصه هایی که تو بچگی برام تعریف میکرد رو ضبط کنه و برام بفرسته. نتیجه اینکه ده ها ساعت قصه و شعر و خاطره کُردی\لَکی رسید دستم و عزیز شد همدم شب های تنهایی ام.