رفتم به طبیب جان گفتم که ببین دستمهم بیدل و بیمارم هم عاشق و سرمستمگفتا که نه تو مردی گفتم که بلی اماچون بوی تو را بشنیدم از خاک برون جستمصد جام بنوشیدم صد گونه بکوشیدمصد کاسه بریزیدم صد کوزه درشکستمباز آن شه روحان…
♥️♥️🥲
شاهکار
Home
Feed
Search
Library
Download