ولرم وکاهلانهآبدانههای چرکیِ بارانِ تابستانیبر برگهای بیعشوهی خطمی
به ساعتِ پنجِ صبح.
در مزارِ شهیدانهنوزخطیبانِ حرفهیی درخوابند.حفرهی معلقِ فریادهادر هواخالیست.و گُلگونکفنانبه خستگیدر گورگُرده ت…
Home
Feed
Search
Library
Download