Name: Dmitri Shostakovich - Russian Waltz (Accordion Cover) by hohenzollern in Klasik
Duration: 3 min 28 s
Description: Shostakovich's work is made for the accordion.

Reminds me of fair/circus music with this take on this classical peice.i love it! I can hear thus playing in an old creepy film.

Klasik

Mozart A Little Night Music

Iranian version of " Ne me quitte pas" , " If you go away "
Vocal : Sara Amini
Piano : Parisa Zomorodnia
Flute : Golazin Ardestani 
Arrangement : Maral Mohamadi
Poem: Maryam Davari, Sara Amini

Ne me quitte pas ، بی تو

کنسرت در تالار رودکی/اسفند 1390/تکنوازی کمانچه به همراه سنتور
نوازنده ها:کمانچه:مرتضی مختاری/سنتور:علیرضا کدخدازاده

دو نوازی اصفهان

ملیحه مرادی/ حسین علیشاپور 

آهنگساز: پیمان سلطانی

Iranian

Tritsch Tratsch Polka by Johann Strauss Jr. conducted by Arturo Toscanini with the NBC Symphony Orchestra from the album "Invitation To The Dance" (RCA Victrola, 1968).

Tritsch Tratsch Polka - Johann Strauss Jr.

++ the harp solo Inside Oak (i am oak . / whispering leaves / bird took residence here / conversation / thinking tree / oak saw it all) feels almost like a recap of EK IS EIK to me .. with music &love -xA

EK IS EIK = www.bigroundrecords.com/catalog/br8932/
ANNE = www.harpandsoul.com

harp solo

Johannes Brahms ( 7 May 1833 – 3 April 1897) was a German composer and pianist. Born in Hamburg into a Lutheran family, Brahms spent much of his professional life in Vienna, Austria. In his lifetime, Brahms's popularity and influence were considerable. He is sometimes grouped with Johann Sebastian Bach and Ludwig van Beethoven as one of the "Three Bs", a comment originally made by the nineteenth-century conductor Hans von Bülow.


Just Close your eyes and imagine :)


Johannes Brahms - Hungarian Dance No. 5

Hi friends!
"Peregrino" is a quiet and relaxing piano piece that talks about life as a constant journey and reflect on the path we have traveled and the one that still lies ahead.
I hope you like it.

Regards!!!

Peregrino (Deeper Meaning moniker)

i wanted to keep the shiny feeling.. dancing lights..

Piano Day 2015

From our inaugural concert, the last encore. The famous "Radetzky-Marsch" from J. Strauss Sr.
Orchestra dell'Università di Pisa conducted by Manfred Giampietro

Audio Recording: Michele Gandolfo


Johann Strauss Sr. - Radetzky-Marsch

This popular classical march was written by Julius Fucik in 1897, and is often heard today in circus settings to introduce performers. This digital arrangement is for woodwinds (piccolo, flutes, oboes, clarinets, bass clarinet, and bassoons), brass (trumpets, french horns, trombones, and tubas), and percussion (snare drum, bass drum, glockenspiel, and cymbals).

All parts were recorded using EastWest/Quantum Leap Symphonic Orchestra.

License

Fucik - Entry Of The Gladiators

حسین منزوی|شاعر! تو را زین خیلِ بی‌دردان کسی نشناخت

بی خوابی
چه فرق می کرد زندانی در چشم انداز باشد یا دانشگاهی ؟
اگرکه رویا تنها احتلامی بود با زیگو شانه
تشنج پوستم را که می شنوم ، سوزن سوزن که می شود کف پا،
علامت این است که چیزی خراب می شود
دمی که یک کلمه هم زیادی  است،
درخت و سنگ و سار و سنگسار و دار،
                                سایه دستی است که می پندارد دنیا را باید از چیزهایی پاک کرد
چقدر باید دراین دومتر جاماند تا تحلیل جسم، حد زبان را رعایت کند ؟
چه تازیانه کف پا خورده باشد ،
چه از فشار خونی موروث دررنج بوده  باشی
قرار جایش را می سپارد و بی قراری ،           
که وقت و بیوقت سایه به سایه رگ به رگ دنبالت کرده است تا این خواب  
تظاهرات تورم را طی می کنم در گذر دلالان
سر چهارراه  صدایی درشت می پرسد :
                                     ویدئو مخرب تر است یا بمب اتم ؟
مسیح هم که بیاید انگار صلیبش را باید حراج کند
صدای زنگ فلز در دندانهای طلا
و خار ش کپک در لاله های گوش
نصیب نسلی که خیلی دیر رسیده است
و فکر سیب و زمین در سیصد سالگی جاذبه
و کودکان چند هزار ساله که انگار
برای اولین بار هستی را در وان حمام سبکتر یافته اند .

نه سینما و نه میهمانی در تاریخ
هجوم کاشفانی با تأخیر حضور     
هزار کس می آیند و هزار کس می روند
و هیچ کس هیچ کس را به خاطر نمی آورد
صدا همان که می شنوی نیست
سگ از سکوت به وجد می آید 
و دزد بر سر بام بلند سماع می کند با ماه
زبان عزیز تراست اکنون یا دهان ؟
که سنگ راه دهان را            هزار بار تمرین کرده است

صدا که می شکند   حرف که چرک می کند   جمله ها که نقطه چین می شوند                  
 پیری یا بچه ای که خود را می کشد                  تازه معنا روشن می شود
سگی که می افتاد در نمکزار واین نمک که خود افتاده است
خلاف رأی اولوالا لباب نیست
که ماه رنگ عوض  کرده باشد یا شب مثل آزادی زنگ زند
اگر که لاله زرد باشد یا سیاه
                                           استعاره خون
      به مضحکه خواهد انجامید
گچ سفید جای سرت را نشان می دهد
که چند سالی انگار در این جا می نشسته ای
و رد انکارت افتاده است بر دیوار
                                             یا شاید نقشی مانده است از تسلیمت
گزاره ای اصلاََّ ناتمام
وتازه این بی تابی که هیچ چیز آرامش نمی کند
در التهاب درهایی که باز می شوند
کتاب هایی که باز می شوند و دست هایی که بسته می شوند
و دست هایی که سنگ ها را می پرانند
وسار هایی که از درخت ها می پرند
درخت هایی که دار می شوند            دهان هایی که کج می شوند         زبان هایی که
                                                                                            لالمانی می گیرند
صدای گنگ وچشم انداز گنگ و خواب گنگ
و همهمه که می انبوهد       می ترکد        رؤیا که تکه تکه می پراکند
 دانشگاهی که حل می شود در زندانی و
 چشم اندازی که از هم می پاشد
 خوابی که می شکند در چشم و چشم
که میخ می شود در نقطه ای و 
نقطه ای که می ماند منگ 
در گو شه ای از کاسه سر
که همچنان غلت می خورد               غلت می خورد              غلت می خورد ...

و تازه این بی تابی که هیچ چیز آرامش نمی کند... محمد مختاری - بی خوابی

در این اتاق تهی پیکر

انسان مه آلود!

نگاهت به حلقه کدام در آویخته؟

درها بسته

و کلیدشان در تاریکی دور شد.

نسیم از دیوارها می‌تراود:

گل‌های قالی می‌لرزد.

ابرها در افق رنگارنگ پرده پر می‌زنند.

باران ستاره اتاقت را پر کرد

و تو در تاریکی گم شده‌ای

انسان مه آلود!

پاهای صندلی کهنه ات در پاشویه فرو رفته.

درخت بید از خاک بسترت روییده

و خود را در حوض کاشی می‌جوید.

تصویری به شاخه بید آویخته:

کودکی که چشمانش خاموشی ترا دارد،

گویی ترا می‌نگرد

و تو از میان هزاران نقش تهی

گویی مرا می‌نگری

انسان مه آلود!

ترا در همه شب‌های تنهایی

توی همه شیشه‌ها دیده‌ام.

مادر مرا می‌ترساند:

لولو پشت شیشه‌هاست!

و من توی شیشه‌ها ترا می‌دیدم.

لولوی سرگردان!

پیش آ،

بیا در سایه‌هامان بخزیم .

درها بسته

و کلیدشان در تاریکی دور شد.

بگذار پنجره را به رویت بگشایم.

انسان مه آلود از روی حوض کاشی گذشت

و گریان سویم پرید.

شیشه پنجره شکست و فرو ریخت:

لولوی شیشه‌ها

شیشه عمرش شکسته بود.

#سهراب_سپهری
هشت کتاب/زندگی خواب‌ها/لولوی شیشه‌ها

Foggy River

Shostakovich's work is made for the accordion. 

Dmitri Shostakovich - Russian Waltz (Accordion Cover)

یادمانی برای پریسا اقبالیان و ری‌را اسماعیلیون، قربانیان پرواز ۷۵۲ 
 موسیقی: واقعه – زمستان ابدی – لالایی بی‌پایان، ساخته‌ی پویا پورامین. نوازنده‌ی ویولن و ویولا: عادل پورصمدی. ویولا دا گامبا: اگون تسمن. ضبط: استودیو میگرن سابق(ایران) و استودیو حبیب مفتاح بوشهری (فرانسه)
https://barbadgolshiri.com/?page_id=1305
ــــ
A memorial for Parisa Eghbalian and Reera Esmaeilion, victims of flight #PS752
Music: Catastrophe—Eternal Winter—Endless Lullaby
composed by Pouya Pour-Amin
Violin and viola: Adel Pour-Samadi | Viol: Egon Tasman
Recorded in: Migren Studio(Iran)and Habib Meftah Boushehri's studio (France)

Catastrophe - Eternal Winter - Endless Lullaby

In between Come Dine With Me marathons, nineteenth-century Russian satire, and doing David Childress impressions, I enjoy to make accordion covers.

Dmitri Shostakovich - Russian Waltz (Accordion Cover)

hohenzollern

Recent comments

bellatrix95

Edvin Hrustanovic

Related tracks