که شادی در همه عالم ازاین خوشتر نمی دانم😢😢😢😢

MashUps/Mixes

کاور قطعه «یا رب مرا یاری بده» از زنده یاد بانو دلکش

محسن نامجو - یا رب مرا یاری بده

آلبوم گلبانگ شجریان
تصنیف مبتلا
آهنگساز: حسن یوسف زمانی

Golbang-e Shajarian
Tasnif-e Mobtala
Composer: Hasan Yusefzamani

Golbang–e Shajarian (Dowlat–e Eshq)

Tasnif-e Mobtala

Tasnif Mobtala/ Shajarian/ Hasan Yusefzamani

The Innocence of Babies is a tender reflection on purity, love, and the way we shape the next generation. Originally written as a poem in 1976 by George S. Chandler — just a year after his niece Donna (Dean's sister) was born — it’s now reimagined in a timeless Sinatra-style ballad. With a nostalgic Godfather-era swing, the song flows like a lullaby for a world that’s lost its innocence but still remembers what it means to care.

Orchestral strings, soft piano, and warm horns frame the vocal — smooth, cinematic, and filled with heart. It’s a song that reminds us of the beauty in simplicity, and the quiet truth that children learn from the world we show them.

A collaboration between George S. Chandler & Dean R. Chandler — honouring the past, through music that never ages.

THE INNOCENCE OF BABIES

[Verse 1]
The innocence of babies
Is a wonder to behold
It seems such a pity
That they must grow old

[Verse 2]
Look at that little girl
What will be her life?
Hope that she grows up to be
Someone’s happy wife

[Pre-chorus]
Look at that baby boy
So fast asleep
He’s trusting in you, you know
His future to keep

[Chorus]
Look at those infants
How they laugh and play
Wish the rest of their lives
Could be like today

[Verse 3]
School is over
Listen to them cheer
Hand in hand as they walk home
No colour problems here

[Verse 4]
But as they grow older
What will they be?
It’s no use blaming them, you know
They copy you and me

[Pre-chorus]
Look at the little girl
As her first baby cries
Look at the love
That’s there in her eyes

[Chorus] 
Look at those children
How they laugh and play
Wish the rest of their lives
Could be like today
Oh, look at those children
How they laugh and play
Wish the rest of their lives
Could be like today

[Instrumental]

[Outro spoken]
The innocence of babies
Is a wonder to behold
It seems such a pity
That they must grow old
Enhance lyrics (e.g. "make it sound happier")
The ballad opens with a sparse solo piano motif, delicate and expressive. Soft strings gently join, layering lush harmonies beneath the melody. Light woodwinds—flute and clarinet—add warmth in countermelodies. Arrangements remain transparent, with subtle dynamic swells, ideal for tender vocal or spoken lines.
Exclude styles
Vocal Gender
Weirdness
Expected results
Style Influence
Moderate
The Innocence of Babies
Save to...

My Workspace
Search
Page
1
The Innocence of Babies artworkThe Innocence of Babies artwork
The Innocence of Babies artwork
The Innocence of Babies

Add a Caption
cinematic, orchestral, classical ballad
Weirdness 39%Style Influence 90%
[Verse 1]
The innocence of babies
Is a wonder to behold
It seems such a pity
That they must grow old

[Verse 2]
Look at that little girl
What will be her life?
Hope that she grows up to be
Someone’s happy wife

[Pre-chorus]
Look at that baby boy
So fast asleep
He’s trusting in you, you know
His future to keep

[Chorus]
Look at those infants
How they laugh and play
Wish the rest of their lives
Could be like today

[Verse 3]
School is over
Listen to them cheer
Hand in hand as they walk home
No colour problems here

[Verse 4]
But as they grow older
What will they be?
It’s no use blaming them, you know
They copy you and me

[Pre-chorus]
Look at the little girl
As her first baby cries
Look at the love
That’s there in her eyes

[Chorus] 
Look at those children
How they laugh and play
Wish the rest of their lives
Could be like today
Oh, look at those children
How they laugh and play
Wish the rest of their lives
Could be like today

[Instrumental]

[Outro spoken]
The innocence of babies
Is a wonder to behold
It seems such a pity
That they must grow old

George S. Chandler (1976)

The Innocence of Babies

Was wenn der göttliche Funke,
der in jedem von uns wohnt, 
uns eben zeigt nur unser Spiegelbild, 
ein Abbild dessen, was in uns thront... 


Eine Raupe im Wandel

سلامت را نمی‌خواهم پاسخ گفت
سرها در گريبان است
كسي سر برنيارد كرد پاسخ گفتن و ديدار ياران را.
نگه جز پيش پا را ديد،‌ نتواند،
كه ره تاريك و لغزان است.
و گر دست محبت سوي كس يازي،
به اكراه آورد دست از بغل بيرون،
كه سرما سخت سوزان است.
نفس كز گرمگاه سينه مي‌آيد برون، ابري شود تاريك.
چو ديوار ايستد در پيش چشمانت.
نفس كاين است، پس ديگر چه داري چشم،
ز چشم دوستان دور يا نزديك؟
مسيحاي جوانمرد من! اي ترساي پير پيرهن چركين!
هوا بس ناجوانمردانه سرد است… آي …
دمت گرم و سرت خوش باد!
سلامم را تو پاسخگوي. در بگشاي!
منم من! ميهمان هر شبت. لولي‌وش مغموم.
منم من، سنگ تيپا خورده رنجور.
منم، دشنام پست آفرينش، نغمهء ناجور
نه از رومم، نه از زنگم. همان بيرنگ بيرنگم.
بيا بگشاي در، بگشاي، دلتنگم.
حريفا! ميزبانا! ميهمان سال و ماهت پشت در چون موج مي‌لرزد.
تگرگي نيست، مرگي نيست.
صدائي گر شنيدي، صحبت سرما و دندان است.
من امشب آمدستم وام بگذارم.
حسابت را كنار جام بگذارم.
چه مي‌گويي كه بيگه شد، سحر شد، بامداد آمد؟
فريبت مي‌دهد، بر آسمان اين سرخي بعد از سحرگه نيست.
حريفا! گوش سرما برده است اين، يادگار سيلي سرد زمستان است.
و قنديل سپهر تنگ ميدان، مرده يا زنده،
به تابوت ستبر ظلمت نه توي مرگ اندود پنهانست.
حريفا! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز يكسان است.
سلامت را نمي‌خواهند پاسخ گفت.
هوا دلگير، درها بسته، سرها در گريبان، دستها پنهان.
نفس‌ها ابر، دلها خسته و غمگين،
درختان اسكلتهاي بلور آجين،
زمين دلمرده، سقف آسمان كوتاه،
غبار آلود مهر و ماه،
زمستان است.

زمستان است...محمد رضا شجریان

تک‌نوازی  دوتار و آواز استاد «غلامعلی پورعطایی» با عنوان «از من چرا رنجیده‌ای» از آلبوم (نوایی) آن دگر 2

آن دگر 2

از من چرا رنجیده‌ای (ماه عالم‌سوز) - تک‌نوازی دوتار و آواز استاد غلامعلی پورعطایی

‌ ترجیع بند سعدی با صدای مصطفی ملکیان ‌

. . . در اینجا
دانلود: https://t.me/haataarii/67
کاری از حامد طاری
با صدای احمد شاملو و محمدرضا شجریان
صدای احمد شاملو از شعرخوانی او در "شب‌های گوته" است
صدای استاد شجریان هم برای یادمان استاد آذر در تالار وحدت دانشگاه تبریز است
موسیقی: Steven Gutheinz 
|
طراح کاور: حامد طاری
|
در اينجا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب
در هر نقب چندين حجره
در هر حجره چندين مرد
در زنجير

از اين زنجيريان
يک تن، زنش را در تب تاريک بهتاني
به ضرب دشنه اي کشته است

از اين مردان
يکي، در ظهر تابستان سوزان
نان فرزندان خودرا
بر سر برزن، به خون نان فروش سخت دندان گرد
آغشته است

از اينان، چند کس
در خلوت يک روز باران ريز
بر راه ربا خواري نشسته اند
کساني، در سکوت کوچه
از ديوار کوتاهي به روي بام جستند
کساني، نيم شب
در گورهاي تازه
دندان طلاي مردگان را مي شکسته اند

من اما هيچ کس را
در شبي تاريک و توفاني نکشتم
من اما راه بر مردي ربا خواري نبستم
من اما نيمه هاي شب ز بامي بر سر بامي نجستم 

در اين جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب و
در هر نقب چندين حجره
در هر حجره چندين مرد در زنجير

در اين زنجيريان هستند مرداني
که مردار زنان را دوست مي دارند
در اين زنجيريان هستند مرداني
که در رويايشان هر شب زني
در وحشت مرگ از جگر بر مي کشد فرياد
 
من اما در زنان چيزي نمي يابم
- گر آن همزاد را روزي نيابم ناگهان، خاموش -
من اما در دل کهسار روياهاي خود
جز انعکاس سرد آهنگ صبور اين علف هاي بياباني
که ميرويند و مي پوسند و مي خشکند و مي ريزند
با چيزي ندارم گوش

مرا گر خود نبود اين بند
شايد بامدادي همچو يادي دور و لغزان
مي گذشتم از تراز خاک سرد پست

جرم اين است

جرم اين است

احمد شاملو و محمدرضا شجریان | در اینجا چار زندان است

برای دلشده... شجریان

غلام چشم آن ترکم

...دلبر برفت

ره میخانه و مسجد کدام است...

کی شعر تر انگیزد

ای خدا این وصل را هجران مکن	
سرخوشان عشق را نالان مکن 
باغ جان را تازه و سرسبز دار	
قصد این بستان و این مستان مکن 
چون خزان بر شاخ و برگ دل مزن	
خلق را مسکین و سرگردان مکن 
بر درختی کآشیان مرغ توست	
شاخ مشکن مرغ را پران مکن 
جمع و شمع خویش را برهم مزن	
دشمنان را کور کن شادان مکن 
گر چه دزدان خصم روز روشنند	
آنچ می‌خواهد دل ایشان مکن 
کعبه اقبال این حلقه است و بس	
کعبه اومید را ویران مکن 
این طناب خیمه را برهم مزن	
خیمه توست آخر ای سلطان مکن 
نیست در عالم ز هجران تلختر	
هرچه خواهی کن ولیکن آن مکن 
(دیوان شمس (غزلیات
این آلبوم در سال 1378 در دستگاه «چهارگاه» افشاری عرضه شد. آلبوم «بوی باران»، ابتدا قرار بود با نام «نی‌زن» منتشر شود، به ‌نام همان تصنیفی که آقای «حسین یوسف‌ زمانی‌» ساخته‌اند و استاد شجریان در این آلبوم آن را اجرا کرده‌اند، اما اینگونه نشد و این هدیه بهاری استاد با عنوان «بوی باران»، دیگر ساخته‌ «حسین یوسف‌ زمانی‌» بر شعری از استاد «فریدون مشیری»، روانه بازار موسیقی شد.
ادامه http://delnavazha.blogfa.com/post-27.aspx

به جز غم خوردن عشقت...

Ehsan

Recent comments

Milad Dehghani

Alireza

MA

Rayan

Related tracks