Deutsch

بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟
گره از کار فروبسته‌ی ما بگشایی
نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگی
گذری کن، که خیالی شدم از تنهایی
گفته بودی که بیایم چو به جان آیی تو
من به جان آمدم اینک تو چرا می‌نایی؟
بس که سودای سر زلف تو پختم به خیال
عاقبت چون سر زلف تو شدم سودایی
همه عالم به تو می‌بینم و این نیست عجب
به که بینم؟ که تویی چشم مرا بینایی
پیش ازین گر دگری در دل من می‌گنجید
جز تو را نیست کنون در دل من گنجایی
جز تو اندر نظرم هیچ کسی می‌ناید
وین عجب تر که تو خود روی به کس ننمایی
گفتی: «از لب بدهم کام عراقی روزی»
وقت آن است که آن وعده وفا فرمایی
فخرالدین عراقی
....................
خواننده:‌ محمدرضا شجریان
آلبوم:‌ همایون‌مثنوی
موسیقی (سنتور):‌منصور صارمی

بود آیا که خرامان ز درم باز آیی


قطعه بال رویایی عشق تقدیم می‌شود به دختران همدم تحت سرپرستی موسسه خیریه توانبخشی همدم
آهنگ: کیوان ساکت
شاعر: فریدون مشیری


Homayoun Shajarian ~ Baale Royayie Eshgh | همایون شجریان ~ بال رویایی عشق

Du bist mein Mond, und ich bin deine Erde

تصنیغ در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی، مشکاتیان و شجریان at در آستان جانان

recorded live at Emil Berliner Studios, strictly analog & direct to vinyl (Neumann VMS80)!
Recording Date: July 12, 2015 //
coming up soon on
berliner-meister-schallplatten.de

Friedrich Liechtenstein Trio - Terrestrische Wellen Snippet

Friedrich Liechtenstein Trio - Gajev Snippet

Das Berlin der 20er-Jahre war bewegt und bunt und die Heimat der STURM-FRAUEN, doch nicht alles was glänzte war gold. Das SCHIRN PODCAST lässt diese außergewöhnliche Zeit wieder aufleben.

SCHIRN Kunsthalle

BERLIN IN DEN GOLDENEN 20ER JAHREN

آواز بیات اصفهان استاد غلامحسین بنان و جواد معروفی

کنسرت ایرانِ من - تصنیف او می کشد قلاب را - با صدای همایون شجریان - آهنگ و تنظیم: سهراب پورناظری و تهمورس پورناظری
شعر: سعدی
تالار وزارت کشور - آذر96
-----------------------------
ز اندازه بیرون تشنه ام ساقی بیار آن آب را
اول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب را
من نیز چشم از خواب خوش بر می نکردم پیش از این
روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را
هر پارسا را کان صنم در پیش مسجد بگذرد
چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را
من صید وحشی نیستم دربند جان خویشتن
گر وی به تیرم می زند استاده ام نشاب را
مقدار یار همنفس چون من نداند هیچ کس
ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را
وقتی درآیی تا میان دستی و پایی می زدم
اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را
امروز حالی غرقه ام تا با کناری اوفتم
آن گه حکایت گویمت درد دل غرقاب را
گر بی وفایی کردمی یرغو بقا آن بردمی
کان کافر اعدا می کشد وین سنگ دل احباب را
فریاد می دارد رقیب از دست مشتاقان او
آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را
سعدی چو جورش می بری نزدیک او دیگر مرو
ای بی بصر من می روم او می کشد قلاب را

» کنسرت ایران من _ تصنیف او می کشد قلاب را _ همایون شجریان «

گر عارف حق بینی چشم از همه بر هم زن
 
چون دل به یکی دادی، آتش به دو عالم زن
 
هم چشم تماشا را بر روی نکو بگشا
 
هم دست تمنا را بر گیسوی پر خم زن 


تصنیف بسیار زیبای نی زن استاد شجریان

هاله سیفی‌زاده - خواهم که بر زلفت
دانلود: https://t.me/MusicKhaane/484
|
گروه موسیقی یاد دوست
آواز: هاله سیفی‌زاده
نوازنده کمانچه: نگار خارکن
نوازنده عود: نوشین پاسدار
تنبک: نازنین پدرثانی 
نوازنده قانون: فرین نظری
دسامبر ۲۰۱۶ 
آذرماه ۱۳۹۵
|

خواهم که بر زلفت، زلفت، زلفت
هردم زنم شانه؛ هردم زنم شانه
ترسم پریشان کند بسی حال هر کسی
چشم نرگست؛ مستانه مستانه
خواهم بر ابرویت، رویت، رویت
هر دم کشم وسمه؛ هر دم کشم وسمه
ترسم که مجنون کند بسی مثل من کسی
چشم نرگست؛ دیوانه دیوانه
یک شب بیا منزل ما حل کن دو صد مشکل ما
ای جان و ای جانان ما
دردت بجان ما شد روح و روان ما شد
خواهم که بر رویت، رویت، رویت
هر دم زنم بوسه، هر دم زنم بوسه
ترسم که نالان کند بسی مثل من کسی
چشم نرگست؛ جانانه جانانه
|
این اجرا در کنسرتی که در یکی از فستیوال های بین المللی در اوترخت هلند بوده، به یاد زنده یاد استاد محمدرضا لطفی برگزار شده است

Haleh Seyfi Zade - Khaham Ke Bar Zolfat | هاله سیفی‌زاده - خواهم که بر زلفت

آن دلبر من آمد بر من - همایون شجریان

Joseph Roth und seine Zeit! Hier ein Fox von Paul Godwin aus dem Jahr 1920.
Mehr dazu hören und sehen Sie am 27.12.2012 im Rationaltheater München während der
"Joseph Roth Lesenacht" mit Hartmann, Lotze, Tichawsky, Acktun, Erdmann, Flemming, Königsmann, von Rechenberg, Vossenkuhl, Wegscheider

Ein bisschen Alkohol - Paul Godwin

دوستان شرح پریشانی من گوش کنید
داستان غم پنهانی من گوش کنید
قصه بی سر و سامانی من گوش کنید
گفت و گوی من و حیرانی من گوش کنید
شرح این آتش جان سوز نگفتن تا کی؟
سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی؟
 
روزگاری من و او ساکن کویی بودیم
ساکن کوی بت عربده جویی بودیم
عقل و دین باخته دیوانه رویی بودیم
بسته سلسله سلسله مویی بودیم
کس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبود
یک گرفتار از این جمله که هستند نبود
 
نرگس غمزه زنش اینهمه بیمار نداشت
سنبل پر شکنش هیچ گرفتار نداشت
اینهمه مشتری و گرمی بازار نداشت
یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت
اول آنکس که خریدار شدش من بودم
باعث گرمی بازار شدش من بودم
 
عشق من شد سبب خوبی و رعنایی او
داد رسوایی من شهرت زیبایی او
بسکه دادم همه جا شرح دلارایی او
شهر پر گشت ز غوغای تماشایی او
این زمان عاشق سرگشته فراوان دارد
کی سر برگ من بی سروسامان دارد
 

بخشی از شعر وحشی بافقی

دوستان شرح پریشانی من گوش کنید - عبدالوهاب شهیدی

تیتراژ فیلم « میخواهم زنده بمانم»

Du bist mein Mond, und ich bin deine Erde

mariamha

Related tracks