در این سرای بی کسی ، کسی به در نمی زندبه دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی کند کسی به کوچه سار شب در سحر نمی زند نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار دریغ که از شبی چنین سپیده سر نمی زند …
Home
Feed
Search
Library
Download