Lyrics:
.
دست به دامن هر چی شدم
تا ترس برداره رخت از دلم
خودش میدونه که کویر دل
پاییز قلبم ساکتو سرد
ساز بلند نشنیدناتون
کوک نیستو میکنه حالمو بد
آب پاکیم شده غرق تو معدم
جا خوش کرده انگشت اشاره ته حلقم
خودم کردم حالا لعنت به خودم
وقتی جمو جور میخواستم تنمو
هر تیکشو پیدا کردم تو یه خاطرم
دل خوش به وابستگی
چشم به راه تا شاید یکی
ازین رهگذرا منو ببره باخودش
یه نوری نشون بده تو زندگیم
حالا که این شب قد تموم عمرم طول کشیده
نیشخند میزنه به خون تو شیشه
حالا که این زخما هیچوقت خوب نمیشه
من که خودمو کنار کشیدم
این ستاره ها که ندارن خورده شیشه
پ این کهکشان کی به ته میرسه؟
تکلیف گونه های خیس چی میشه؟
آره داش علی آکوردو ا مینور درار
که هنو تنم کبوده از درو دیوار
حکایت هنوزم باقی و من
ی جلد دیگ ازین دفتر میخوام
شاید باید سرمو برگردونم
منتظر خورشید نباشم
یکی از هم جنساشو بقل کنم و
نزارم بشینه رو گونه هاش غم خودم

Vabastegi (Prod: A.J)

Lyrics:
.
بگزرین از سره تقصیراتم
چاقویی که باش سره خلاقیتو بریدم
نشسته تو خزانه ی ملی جا دادم
سوالی اگه از عمق فکر شنیدم
با نادیده گرفتنم بش بها دادم
من که تو کیف هرکی سیگار
می دیدم فردا صبحش اخراج بود
تا یه وخ زبونم لال اغفال
نکنه شاگرد ممتاز کلاس رو
شرمندم
سربازایی که تحویلتون دادم لباس رزم
تنشون نکردم
ولی به حافظ قرآنمون قسم
با خط کش بیت المال عقده ی شخصی وا نکردم
شرمندم که گردنم از مو نازکتره
از حلقه ی دارتون سر میخوره
ولی تا میتونین این حلقه رو تنگ بکنین
چون هر کی ضدتون حرف میزنه زبون داره
بگذرین از سره تقصیراتم
که زبونای درازو بیرون نکشیدم
بگذرین از سره تقصیراتم
که بها میدادم به شاکله ی شک
بگذرین از سره تقصیراتم
اگه تاثیراتم بدو
تصمیما تب
نداشتن واسه کشتن عقل
اگه علی حضرت آروم میشن
این چارپایه که وزنی نداره
برش دارین از زیر پام
تا حداقل ازم عرق شرمی نباره
اگه علی حضرت آروم میشن
این چارپایه که وزنی نداره
یالا برش دارین از زیر پام
تا بهشتو ندم از دست دوباره
آقا اجازه طرف حسابتو منم
با کی داری حرف میزنیبرداشتی کل قدماتو غلط
حالا تاول های پاتو گول میزنی
من شرمندم که قد دیوارای دورم که ساختین
از قلمم کوچیکتره
الانه که باید حس بکنی باختی
چون تقدیر روزگار سیاهت دستمه
زمین گرده گرد سم خراتون گذرا
میرسه روزی که تو آشغالدونیه تاریخ
فشو بکشی به زمینو زمان
میرسه روزی که اجازه نخوام

Aghaye Hamidi, modire madrese (Prod: Meayaring)

Lyrics:
.
ازین تاریکی یه راهی به خونم))
پیدا میکنم تا جاریشه خونم
اگ قراره که جا ریشه خونم
تو خاک فرو بره برا چی نخونم؟
اگ قراره که از تو سکوتم
عربده ی تو بخاد بده نخ به سقوطم
وجودم وام نگرف از سر سوزن
((وقتی تو پی جواب بودی من مسئله بودم

روزی بیس هزار بار
دودو میکنم از اکسیژن خالی
چیزی واسه ا دست دادن ندارم واستادم
با دست خالی تواین شهر آرمانیت
کلمه ها ریتم میدن
تو ولی حالیت نی نه
پنبه ی صنعتی
وقتی تو گوشت پیش می رفت
غرق بودی تو صدای شهر
اونوقت تازه
آب پاکی رسید به حلق ریش
من مفتخرم به سکون
تو بده دست تکون
وسطه این جریان خوب بلدم رسم خوب
بودنتو رسم بردتم میکنم
مهمونش . ی تف از گلوم
تو تعریف بردت با بغضو لکنته
من باختو با آخ قلنجم شکست
اگ ی رو تو دنیات پیدام کردی
یادت نره بیای بدی به ما دست
هنو چنگ دل
میزنه چنگ ب دل
میزنه غلط تو چش خونش
خبری نداره ا شرم روحش
تو نفازتو بزا تو جیبت
نمیخواد بکنی هیچوقت خوبش

ازین تاریکی یه راهی به خونم))
پیدا میکنم تا جاریشه خونم
اگ قراره که جا ریشه خونم
تو خاک فرو بره برا چی نخونم؟اگ قراره که از تو سکوتم
عربده ی تو بخاد بده نخ به سقوطم
وجودم وام نگرف از سر سوزن
((وقتی تو پی جواب بودی من مسئله بودم

Trouble In Town (Prod: Ravi)

Lyrics:
.
آسمون شب تیرگی ابر
زمین روز آب پاکی جا شد توی جوب
مقصد سر راست
لبای تشنه ی شهر
رگای خشک بشر
من؟
من تکرار عادت
پاهام نمیزنن بیرون از خط
یه دستی شیر آبو باز میکنه
روزمو آغاز میکنه
خیلی وقته منتظرم
صورتمو چشامو میشورم
تا این سیاهی دس برداره از سرم
ولی امید واهی ته دل میشونم
هنو همه چیو سیاه میبینم
ی عمره خوابم وسط این تیاتر بی ته و
خواب میبینم که زندم
منتظره دستی که بیرون بکشه ا جلدم
این شیطونو همینه
نگام به دستو دهنو حرکات بقیه
زنجیره زندگی عادی دور بدنم
ادامشو ببینی تو دسته تقلیده
این آب که پاکیشو تو بوغوکرنا کردن
سرانجامی نداره جز یرنگ کردن
تموم سلولای تنم گردن
کج کردن از مو نازکتر
محیط بیرون شکل گرفته ا وجودم
ی رنگ علت و معلوله این جنونم
سیاهی رخنه کردو
کرد قصد جونم

Abe Paki (Prod: Meayaring X A.J)

صلح
کلام/رپکن: معیار
ضرباهنگ: معیار و AJ
تنظیم: معیار
جلد: گم
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۰۹/۲۲

Solh

Meayaring X A.J

Lyric:

از قُل ابری ترین حال دلم
که جاشده تو قطره ی اشکی که طعم
داده بود به دریای دلت
بود گوش به زنگ تاریکی شب
از مزه ی ازلی رزمی که هر
لحظه بود بین عقلو دلم
از دوری ذهن سمت موج موهات
از لالمونی حسودا دم میزنم
با بهار قرضی از بوی تنت رقص
با این تازه شدن میشه کرد اثراتو بر عکس
با جلوه ای که گذاشتی جا تو دلم
بدون منتی از تن این زمین سر سخت
میخوابیم دوباره ما کنار هم
میخونم برات از خوابایی که حرف
میزنن از لمس واقعیت 
از دیدن منو تو ،تو آغوش هم
(((من که هرچی دارم از توئه از
مزه ی تلخ ندیدن محض
با نور تنته که رد میشمو 
افولو میرسونم به این دوری نحس)))
تو لکنت چربی زبون
ذهن طالب طمع وقتی هر روز شکل
میگیره با کافی بودنت
با لذت از جاری شدن جبر عشق
تو خیالت غرقم که از ی دشنه
بمب اتم میسازه وقتی حرف عشوه هات 
میکنه گوش غیرو لمسش
این قید بی وزنش نمیکنه هرگز
از بالین غرور تا نخوردت
از خوابی که شبارو آرزوم کرد
تا قسمت قصه ی تلخ من 
راهی نیس وقتی شد تمامت محو
به سادگی هر چ تموم تر تر 
شد قامت گونه ی حرفم سر
درآورد از سرای ناامیدی وقتی
با باد تقدیر هر تیر سنگو لمس کرد 
(((من که هرچی دارم از توئه از
مزه ی تلخ ندیدن محض
با نور تنته که رد میشمو 
افولو میرسونم به این دوری نحس)))

Revaayat (Mixtape)

Asheghanei Kootah

Lyric:

به قامت لحظه هات معنا میده/هر سری غرق میشی تو این مزه ی بکر/تلخه ولی چشم ب زبونت /دوخته از سرا پرده ی دل/فرض بهشت/از هر طرفش دور/ترسی که داشت/تو تزویر راه موند/تو موندیو همه دنیای اون/واسه باز کردن چشم راهی که موند/توسله به تنش/تو تنفس بودنش/گم،فکر خالق جهان/رخ،نشون داده و تو عالمه نهان
(معنای عشقو خوب فهمید/لذت نرسیدن از تردید/رد میشه تا که نشه تر هر دیده/آخرش وضوح تصویر کم میشه/قربانی غروبه/ب مقصدش روونه/یه ضرب بعد ظهورش/این ریتم میشه جنون هی/تا جا کنه تو دل مردم/آغشته بشه به ساحت همین صلح)
(((جالبه برات/وقتی جا واسه عوام/بازه تو زمونه راهی غماش/میشه تموم اشکای بهار/این چرخه عادیه تومعضلای ما)))
زانوی غم بغلو /قلت غم، اقلیت این تاریکی رو /تو دلم غرق  کرد/ولی حرف تو چشش که از شرم خیال عرق کرد/میده به زندگیت کشش/از کشت اینکه عشق/به برداشت تنت جا داده بودش/واسه باله پروازت ی پری میشه/ی پری میشه رخ میده به تن این شعر/من که گرفتم تصمیمو /یه دستی ا نو به سرو روش میکشمو/رسمی از رخ دادن به این اتفاق/وقتی که رخ دادو چهرشو پخت
(مزه ی رسیدن از هر ریسک/مبرائه وقتی که چش شد خیس/آمدمت که بنگرم گریه نمیدهد امانو،رو این قبر بنویس /شوقه وصلتو/به کمک اصلش/روح رفته رو/رسونده به عرش هی/تا جا نکنه تو دل مردم /آغشته بشه به باور همین لطف)
(((جالبه برات/وقتی جا واسه عوام/بازه تو زمونه راهی غماش/میشه تموم اشکای بهار/این چرخه عادیه تومعضلای ما)))

Haghighat

Lyric:

من که هیچیم مث آدم نبود
بشنوی نجوای قصمو کبود
میشه پرده ی گوشت کدوم شکلو 
داده به رفتنا برگشت نور
از دنبال شعر رفتنم 
تا ورقای باطله هرشب سر از
خیال قلم درآوردم تا
واسه ارضا شدن بچرخه رو تن ورق
با دستای بی نمک شور دادیم به رپ
تو تلخی لحظه ها قصمونو  رنگ
کردیم جای شک شوقو
فهمیدم هرچن راه
زیادی مونده ولی پرچم با عشق
بالا میره حتی یه جهان مقابلت هفت خط باشه
من از هر خواهش پلی ساختم 
واسه استقلالم دادم وسطه استثنا لم 
(((بیدی نیستیم بلرزیم با این بادا
سراشیبی زندگی شد پایین بالا 
اگ ذره ای شک داری بدون که جاه 
تازه جا شده طلبش تو ماجرا)))
به ساز سادگی 
این ساز که تازگی میل
پیدا کرده به عادی بودن
میرقصیمو میشه کاممون شهد
تا سردی شب بکنه گرماشو رنگ
این سرخوشی من
تا غم رو ریشه کن 
نکنه نمیره از رو 
هر صبحی رو که شب 
میکنه به هر سو نگاه
سر خوردس از اوضای بد فسون گناه
تو هم کامتو شیرین کن با این موزیک
لابه لاشم بشنویم از اون روزی
که بقیه هم شدن همراهمون
با سرزندگی میخونیم از خوشی
 حالااوضای بدو که همه دارن
بیا با این درمان موضعی سرو راحت
رو بالش بزار تا نشه قربانی
زندگی کردن توی لحظه ات
(((بیدی نیستیم بلرزیم با این بادا
سراشیبی زندگی شد پایین بالا 
اگ ذره ای شک داری بدون که جاه 
تازه جا شده طلبش تو ماجرا)))

Do Goftar

Lyric:

تو گفتی این قصه غروب داره و مرغت یه پا
تو دشمن نبودی از حلقوم ما
کشیدی بیرون حرفی که معضل راهو 
فروخته بود به منظره هاش
تو دشمن نبودیو از رو بستی
شمشیرو هر سری شوقی از سیر
کردن هدف بهت میدادم
با یه نه میزاشتی رو اعمالم ریسک
من غرقه خیال تغییر دنیاوو
تو غم بهت داده بود انگا تعبیره رویام
پس هر سری به تبعشم شکو
راه مینداختی سمت قلبم تند
با سِر شدن گوشتو شرو 
کردمو الان یه سریم سر در گم
هر چیم ازم پر 
بشه ولی یکی مث تو هس 
بزنه به این طلوع تلنگر
(((الانمو نبین حرفم لام تا کامه
سکوت تغییر غرق تو خواسته هامه
قرار بود یه نوری روشن کنم
 ولی ی جرقه هم نداد به داستانم شکل
منم غرق خودم بودمو این 
چرخه چسبوند روحمو به زمین
ولی تو قبلش انقلابو بگیر از قصه و 
استتار نکن پشت ظلمی به اسم قانون)))
تو هم ی تیکه از وجود خودمی
ی جلوه از کثافت هنر خالقی
جبری جنگی به قول خودت عاقلی
هر چیم جیم بزنی ور دل خودمی
منم تا آخر عمرم حرصت میدم
رو نروت میرم
ی لنگر میدم
ته قلبت بندازن تا ته از رویا های خستم میگم
تو هم میگی ازم بزرگتری چهل سال 
میگی تجربه داری چ سود که این کام
ب تلخی ذهنتو آغشته شد
نوشدارو درست بعد مرگ سهراب؟
میگی تو وجود همه هستی 
ولی کاش همه کودکی بودن که به سادگی تسلیم
نمیشد واسه خیانت به خیالش 
پر میداد ب پرنده ی بی نقابش
(((الانمو نبین حرفم لام تا کامه
سکوت تغییر غرق تو خواسته هامه
قرار بود یه نوری روشن کنم
 ولی ی جرقه هم نداد به داستانم شکل
منم غرق خودم بودمو این 
چرخه چسبوند روحمو به زمین
ولی تو قبلش انقلابو بگیر از قصه و 
استتار نکن پشت ظلمی به اسم قانون)))
هنو، داری گوش میدی بم
یا دست کم گرفتی این شعرو که دل 
مبداءشه و نمیزاره که بیاری
لحظه ای تو محفلش چرک
تو ام تا میتونی دور شو ازش 
وقتی رسوندی سقوطو به عرش
منم در صددِ سر زدن از اصلی که هر سر به تنش زیادی میکنه
ولی تویی تسلیمه محضش
همون لفظی که نفسش 
از احتیاطه شده رغمش این ارزش
هنو دلتنگه دوران بچگیم
یه چکیده ای از خیالاش من بگیرم
بشه خاطره ای واسه ده بیس سالی بعد
رو شونه های این زمین من
از خورشید بنویسمو 
به خوشبین ترین حسم نگم قصمو
(((الانمو نبین حرفم لام تا کامه
سکوت تغییر غرق تو خواسته هامه
قرار بود یه نوری روشن کنم
 ولی ی جرقه هم نداد به داستانم شکل
منم غرق خودم بودمو این 
چرخه چسبوند روحمو به زمین
ولی تو قبلش انقلابو بگیر از قصه و 
استتار نکن پشت ظلمی به اسم قانون)))

Koodaki Ke Be Khialhayash Khianat Nemikonad

Lyric:

از وقتی چشم به جهان گشودم
شوق روحمو کشوندم
به فرار ازین لحظه ها وُ
قرارو کردم هضم راه 
همبستر هر صبو شب دل
همسنگر رشد تنمم نور
عاملی مانع رخوت این هور
مجنونم می کرد هر دفعه و شور 
میداد به ساعتا که میگذشتن
بزرگ شدن من نیشخندم
میاورد به لبش
امید به تنش
پرو بال میداد به پیشرفتم 
آبم سر جاشو نونم 
از زیر نظر ماهه دورتر
حالا که غنچه گلی شدم
ی سرو گردن بالاتر از همم
رسیده نوبت تعیین سر نوشت
هر شاخه که وصل
بوده به خاک 
به زور این جاه
کندن منو 
از غم تنو 
جدا کردن 
از خاکی که می بست پامو هرشب
خیره به مسیر پیش رو
شوقی تو دل 
جونی تو چش واسه دنبال کردن این عبور
بالاخره رسیدیم به مقصد
یه گلفروشی تو جنوب شهر
بد نبود به خروش لحظه هام معنا میدادو 
وصف حال میشد ظهور عاشقا 
واسه لمس بدن ما شعار
(((آرزومه تو دست یه مرد
سفیر عشقش باشمو بعد
تو دل یه خونه جا بکنم
از بارش عشق توش آب بخورم
آرزومه به گوش این جبر
برسونم تجلی رنجو
واسه جا کردن تو دل عقل
بزنم کنار این راهای کج رو)))
انتظار پشت انتظار
تا وقتیکه این قصه باز نگاه
بکنه به ما
روی خوششو نشون بده یه بار
ولی ساعتا دور تر از من هی میرفتن
هم قطارام با باد تو غبغب
رد میشدن از دورو برم
من موندم آخرای وقت
یدونه پیر مرد دوره گرد
وارد شدو رنگ به تن
نداشتش از فرط ضعف
با خودم گفتم رد شه ازم
تا از کثیفیاش نریزه رو تن
دور از انتظار شد نزدیکم
انگشتاشو دورم حلقه کرد
یه پولی گذاشت روی صندوقو
صورتشو کردش روبه در
چن وقت گذشت
شرو کرد با خودش به حرف زدن
میگف تو کل زندگیش ضرر 
دیده از همه ی آدما
ولی همرو جا گذاشته پشت سر
صداش از آسمون میومد
بارونی که واسه اون میومد
تا بشوره اشکاشو ببره 
دیگ نمونه غمی رو صورت
رسید دمه یه زیرگذر
دسته گلاشو کرد روبه هر
عاشقی که رد میشد
منو تو آرزوم غرق میکرد

Az Zaboone Gol

ولی از لعنت ابدی چه باک دارد کسی که ثانیه ای به لذت نامتناهی دست یافته؟

 در حال معیار شدن

meayaring

Popular tracks