ترانه: لالایی
خواننده: طاهر قریشی
شاعر: مصطفی رحمان دوست

...................................................

گنجشک لالا
سنجاب لالا
آمد دوباره
مهتاب لالا
لالالالایی
لالا لالایی
لالالالایی
لالا لالایی
گل زود خوابید
مثل همیشه
قورباغه ساکت
خوابیده بیشه
لالالالایی
لالا لالایی
لالالالایی
لالا لالایی
جنگل لالا
برکه لالا
شب بر همه خوش
تا صبح فردا

Lalaee Taher Ghoreyshi

دوتا چشم سیاه داری /آیدا شاه قاسمی

موسیقی نواحی: بوشهر(کنگان)

بلیکـِشتی چشت امشو خمارم کرد بدجوری
ستاری ری زمین امشو و کارم کرد بدجوری
برق چشمانت امشب مرا بدجوری از خود بی خود کرده]
[این ستاره روی زمین امشب بدجوری از کار بیکارم کرده

مو وختی دیدمت سی رخص گل هی پینج میشکندی
صدی شک شک پینجت بی قرارم کرد بدجوری
وقتی که دیدمت واسه رقصیدن گل داشتی بشکن می زدی]
[همین صدای انگشتانت مرا بدجوری قرار کرده

تو وختی شرمتیمو شی مو از دم خم کلوتیمم
امان از دل که ری گُـردی سوارم کرد بدجوری
وقتی از دیدنم خجالت می کشی و شرم می کنی، به کلی دیوانه ات می شوم]
[امان از این دل که مرا بدجوری واله و شیدا کرده

اما الدن همی جوری همی جوری که رسمن جون
نمی فهمی خراوی دل امارم کرد بدجوری
اما همین طور درسته چرا که این رسم روزگاره]
[نمی دانی که چقدر، همین دل آشوبی، مرا بدجوری پخته کرده

دلم هی مثل مشکی سی تو جون تو تنگ و ورتنگن
تو بسی لیت رسوی خت حصارم کرد بدجوری
دلم برای تو مثل مُشک آب، در آب و تاب ـه]
[در بیابان جنون ات بدجور زندانی ام کرده

نواپشکی چشی تناز عشکم بخت برگشتم
که عشک کافلت شی گل غوارم کرد بد جوری     
چشم روزگار هیچ وقت رو به من بخت برگشته گشوده نشد]
[که از قافلۀ عشقت، بدجوری گرد و غبارش نصیبم شد
                                                   
شعر: احمد شمس العلماء
ساز و صدا: طاها عمرانی

Belik - Taha Omrani | بلیک - طاها عمرانی

www.emad-ram.com
Composer and singer : Emad Ram
آهنگساز و خواننده : عماد رام 

Emad Ram - Avaye Shab عماد رام  - آوای شب

Mamak Khadem - A Thousand Strings 2015

دریا دادور - یاد من کن - بازخوانی آهنگی از دلکش - کنسرت تورنتو - 
================================================
C’est fou, est-ce que je peux t’aimer
ديوونه كننده ست آخه مي شه دوست داشته باشم؟

Est-ce que je peux t’aimer des fois
مي شه بعضي موقع ها دوست داشته باشم؟

Des fois je voudrais crier
بعضي موقع ها دلم مي خواد فرياد بزنم

Car je n’ai jamais aimer
آخه هيچ وقت دوست نداشتم

Jamais aimer comme ca
هيچ وقت اينجوري دوست نداشتم

Je peux te le jurer
مي تونم واست قسم بخورم

Si jamais tu partais
اگر يه روزي بري

Partais et me quittais
بري و تنهام بذاري

Me quittais pour toujours
برا هميشه بري

C’est sur que j’en mourrais
حتما  مي ميرم

Que j’en mourrais d’amour
از عشقم براي تو مي ميرم

Mon amour..mon amour…
عشق من...عشق من..

 
هر كجا سازي شنيدي
از دلي رازي شنيدي
شغر و آوازي شنيدي
چون شدي گرم شنيدن
وقت آه از دل كشيدن
ياد من كن..ياد من كن

C’est fou qu’il me disait
ديونه كننده ست  چيزايي كه بهم مي گفت

Comme joli d’amour
اون حرفاي عاشقونه

Et comme il les disait
همونجوري كه بهم مي گفت

Mais il ne sait pas tout
از همه چيزم نمي دونه

Car malgré son amour
چون با وجود عشقش

C’est lui qui m’a quitter
اون بود كه منو رها كرد..

هر كجا رفتي پس از من
محفلي شاد از تو روشن
ياد من كن ..ياد من كن..

هر كجا ديدي به بزمي
عاشقي با لب گزيدن
ياد من كن...ياد من كن

 هر كجا سازي شنيدي
از دلي رازي شنيدي
شغر و آوازي شنيدي
چون شدي گرم شنيدن
وقت آه از دل كشيدن
ياد من كن..ياد من كن

Sans dire un mot
بدون هيچ كلمه اي رفت

Pour tant des mots
با اينكه حرف براي گفتن زياد بود

Y en avait tant
حرف زياد بود

Y’en avait tant( ?)
حرف زياد بود...

بي تو در هر گلشني
چون بلبل بي آشيان ديوانه بودم
سر به هر در مي زنم
وانگه ز پا افتاده در مي خانه بودم
گر به كنج خلوتي
دور از همه خلق جهان بزمي به پا شد
واندر آن خلوت سرا
پيمانه ها پر از مي عشق و صفا شد
چون بشد آهسته شمعي
كنج آن كاشانه روشن
تا رسد ياري به ياري
تا فتد دستي به گردن

Darya Dadvar - Yade Man Kon - Live in Toronto - دریا دادور

ـ«سگِ زمستان»ـ
ـ(با سردار سرمست و ماکان اشگواری)ـ

نَرم -چون‌ پَر- ریزد
خُنک سپیدِ دُر دوباره
بَر این شب رقصان
فروفتاده چون ستاره

شد انبوه بر هر کوه
کتان‌ِ برفِ نورسیده
گُهر شود به نورِ دیده
بلغزد از بهار چشمان

وَز اندوه در هر روح
لحافی از شب و سیاهی
ز سوزِ دل کشد چو آهی
رسد زِ نو سگِ زمستان

ـ(ضبط به صدابرداری ماکان اشگواری در استودیو اتاقکار)ـ

سگِ زمستان

اون از ستاره، این از ماه
اون از شب تاریک و این از راه
این از من تنهای بی همسفر
تو کجایی..؟
اون از غروب، این از سحر
گفتی منتظرم بیا از سفر
حالا که به خونه رسیدم
تو کجایی..؟
اون از زمستون،این از بهار
دستای سرد دل بی قرار
ای داد از غم تنهایی
ای داد از غم تنهایی
تو کجایی..؟

Mohsen Namjoo Ft. Arash Sobhani-To Kojayi

Sarmast by Manou ft. Es’hagh Anvar

Sarmast was written by Manou (Navid Nikbakht and Amir Behzad) and the late great Es’hagh Anvar.

The project was about the meeting of Jazz harmony and Persian melody. Two very different musical cultures who seemingly have little in common.

But sadly Es’hagh passed away in 2019, during the Sarmast project and the title track is the only completed track thus far

Arranged and performed by renowned Turkish piano virtuoso, Can Cankaya @cancankayamusic and his trio (@kaganyildizmusic on bass and @berkeozgumus on drums) and recorded by Deniz Dogancay @ddogancay in Babajim Studio @babajimistanbul in Istanbul

Sarmast | سرمست

شاعر: جواد آذر

هر دمی چون نی، از دل نالان، شكوه‌ها دارم
روی دل هر شب، تا سحرگاهان با خدا دارم
هر نفس آهيست، از دل خونين
لحظه‌های عمر بی‌سامان، می‌رود سنگين
اشك خون آلوده‌ام دامان، می‌كند رنگين
به سکوت سرد زمان
به خزان زرد زمان
نه زمان را درد کسی
نه کسی را درد زمان
بهار مردمی‌ها دی شد
زمان مهربانی‌ طی شد
آه از اين دم سردی‌ها، خدايا
نه اميدی در دل من
که گشايد مشکل من
نه فروغ روی مهی
که فروزد محفل من
نه همزبان دردآگاهی
که ناله‌ای خرد با آهی
داد از اين بی‌دردی‌ها، خدايا
نه صفايی ز دمسازی به جام می
که گرد غم ز دل شويد
که بگويم راز پنهان
که چه دردی دارم بر جان
وای از اين بی‌همرازی، خدايا
وه که به حسرت، عمر گرامی سر شد
همچو شراره از دل آذر بر شد و خاکستر شد
یک نفس زد و هدر شد
روزگار من به سر شد
چنگی عشقم راه جنون زد
مردم چشمم جامه به خون زد
یارا دل نهم ز بی‌شکيبی
با فسون خود فريبی
چه فسون نافرجامی
به اميد بی‌انجامی
وای از این افسون‌سازی، خدایا

استاد محمدرضا شجریان - تصنیف بی‌همزبان

فهیمه اکبر، از خوانندگان کلاسیک و پژوهشگران فرهنگ گیلکی بود . فراگيري موسيقي را در شوروي سابق آغاز و چندین ترانه به زبان گیلکی به سبک کلاسیک منتشر کرد
ترانه "ای بخفته دل" سروده ی جهانگيرخان سرتيپ‌پور(شهردار پيشين رشت و نويسنده و ترانه‌سراي نامدار گيلان) است
این ترانه در البومی با 16 ترانه  با صدای فهیمه اکبر در دهه 90 میلادی منتشر شد
محمد نوری این اثر را بازخوانی کرده است
Fahimeh Akbar was an Iranian-Gilak classical singer


آی بخفته دل 
هر چه بیده ای خواب بو
اوشیرینه خواب ، چینه آب بو
تب داشتی اُی دل
بگو و گو هذیان بو
افسانه و زنجیر جان بو

ای بسا کاران 
روزگار نقش ونگاران
خوابه ، سرابه 
آی بخفته دل
هر چه بیده بی خواب بو
اوشیرینه خواب ، چینه آب بو

Nooshoo

Ey Bokhofteh Del- Fahimeh Akbar (ای بخفته دل-فهیمه اکبر)

“Music, uniquely among the arts, is both completely abstract and profoundly emotional” 

Darya Dadvar - Yade Man Kon - Live in Toronto - دریا دادور

MehrdadAP