لحظهي ديدار نزديک است
باز من ديوانه ام، مستم
باز ميلرزد دلم ، دستم
باز گويي در جهان ديگري هستم
هاي ! نخراشي به غفلت صورتم را ، تيغ!
هاي! نپريشي صفاي زلفکم را دست
وآبرويم را نريزي، دل، اي نخورده مست
لحظه ي ديدار ن…
Home
Feed
Search
Library
Download