دگرباره بشوریدم بدانسانم که هر بندی که بربندی بدرانم به جان …
چه آهویم که شیران را نگهبانم به جان تو
سخن با عشق میگویم که او شیر و من آهویم
چو تو پیدا شوی بر من مسلمانم به جان تو
Home
Feed
Search
Library
Download