سفارشی از داداشم فدایی

بیرون
کلام: مخالف
آهنگساز: اشک

متن آهنگ:
دین اگر مرا ز غم رها نمی کند، چه می کند؟
بند اگر ز پای بسته وا نمی کند، چه می کند؟
دین اگر که دفع اژدها نمی کند، چه می کند؟

چنگ زدم به تموم درای شهر
ندیدم کسی که با این زمونه نداره جنگ
هیچ سَری نمیخاد بمونه سوار تن
همه پی مردن بدون عوارض اند
مثل چوب خشک میونِ فضای سبز، می خونه نوای مرگ
واسه یه لقمه غذای گرم
تن میشه فدای سر
از هیچ چیزی نداره ترس
داره شروع میشه منِ دیوونه نمایشم
هیچکسی به کسی که خفه میمونه نداره شکُ
دیگه نمیزنه جوونه زبونه سبز، چون صاحبش میبوسه لبای مرگُ
نمیمونم، اگه بخونم و نگزه کک
از دست گرم جامعه فقط به من رسیده عطش چَک
 روم نداره اثر بد
اینا همش انگیزه است واسه قدم بعد

بستمه وقتشه بزنم به چاک
دل به دریا تن و بزنم به آب
به پرنده ها فقط میتونم بگم
رویامو نمی دم که زندگی بخرم به جاش
یهو به خودم اومدم دیدم دَرِ وا شد
همه با گل، سرپا صبح
وایسادن تو دوتا صف صاف و، مثل راه رو
میذاشتن احترام، میگفتن برو افتخار شو
نداشتم اظطراب، ولی تو قلبم انقلاب شد
برای انتخاب مسیرم
تو جایی که جرمِ انتشار حقیقت
قول دادم از هیچ کتابی استخاره نگیرم
نیستم از اونایی که منتظر یه اتفاق عجیب اند و
غریبه به حقیقت
گیر داده دنیای سلیطه به سلیقه ام
میرم که بشه اینم ضمیمه به جریمه ام
موندن سخت شده دقیقه به دقیقه اش

بعد یه عمر در به دری،باز اولین دری که واشد به روم رو به بیرون بود
تموم شده کله خری هام ، تموم فکرهای دیروزم هم توی دیروز موند

داستان رو بم گفت دربونه پیر
که وقتی سی سال پیش زده بود از خونه جیم
چون میخواسته ببینه اونور دیوارارو 
واسه گرفتنش داشتن دستور تیر
حالا سی ساله دربونه شهرِ پای کوه
چون ترسیده از خطر مرگ راه دور
رویاهاشو ریخته همه لای جوب
دستمزدی که میگیره زهره جای پول
که بزنه و بخوابونه عصباشو
ثانیه ها میگذرن و چشا روی عددا قفل
عقربه نیشش میزنه
هربار میچرخه میشماره طلفاتو
از وقتی هدفاشو کشتش رفت
زده جوونیش از مشتش پر
 میگه نمیشه این مشکل حل
طمع منو رو مجرم کرد
حبس تو زندونه زندگی جرمش ترس
شغلش دربونه حکمش درد
بخوای برسی به عمقش غرق میشی
 این سم میشه مهلک تر 

بعد یه عمر در به دری،باز اولین دری که واشد به روم رو به بیرون بود
تموم شده کله خری هام ، تموم فکرهای دیروزم هم توی دیروز موند

تهش گفت مخلص کلام
با اینکه میخوام ازین مخمصه درام
من اینجا ریشه کردم
ولی تو رامِ افسار وسوسه نباش

Biroon

Mokhaalef is a mysterious and introspective Persian hip-hop artist and singer who carefully shields his true identity, allowing his music to speak volumes without the interference of personal character. With a passion for storytelling and a penchant for expressing his ideologies through his songs, Mokhaalef has carved a unique path in the realm of Persian hip-hop. Each track he crafts becomes a captivating narrative, immersing listeners in a world of thought-provoking tales and deep-rooted messages. Embracing his anonymity, Mokhaalef fearlessly explores societal issues, love, and personal growth, effortlessly weaving his ideologies into his distinct sound. Through this enigmatic approach, Mokhaalef invites audiences to connect with his music on a profoundly personal level.

Comments

m.molyx

میثم ملتفت

Mohamad Eyvazi

Ashk

Sisk

terminator

HAKIM

miladalone

Aryan