For Dandelion | برای قاصدک

For Dandelion | برای قاصدک

Mostafa Bayati

برای قاصدک، که باد خودش او را آورد و ناگهان سرعت تمام صحنه‌ها کُند شد، گویی روزها ادامه داشتند. نمی‌دانم چطور، اما کفِ دستم را که باز کردم با بی‌وزنیِ تمام دستم را چسبید، شما بخوانید چشمم را، تمامِ قلبم را. به چشمانم الت…

Related tracks

See all