اولین سالیه که بارونِ بابا به دنیا اومده .پاییزه بغلش کردم بردمش رو تِراس ، صدای خوردن قطره های " اونیکی بارون " به نرده ی تِراس و برگای درختا ...چقد حس قشنگیه ...نفس کشیدن و بو کردنه هوای بارونی ِ خنکی که ، به سَردی …
salaaaaar, aliiiii bud' <3
Home
Feed
Search
Library
Download