ما رفیقیم درست مثل
زخم و نمک و خون و جگر
مثل اشک و گونه و تیغ و سپر
مثل نعش پسر و دوش پدر
قفست را بشکن
گرچه قفس من باشم
قسمت این بوده که
من در صف دشمن باشم
من قطارم تو مسافر
برو من میبایست
تا دم مرگ
به روی ریل آهن باشم
ی…
یک عمر به عشقت غم بسیاااار کشیدم
به به
ز سرم دود بلند شد هی رفتم و هی رفتم سیگار کشیدم
درود سینا خان عالی هستید. صدا و اجرا و انتخاب شعر عالیه