
غمت در نهانخانه دل نشیند
بنازی که لیلی به محمل نشیند
پی محملش آنچنان زار گریم
که از گریه ام ناقه در گِل نشیند
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست مشکل نشیند
از آن زمان که آرزو ،چو نقشی از سراب شد
تمام جستجوی د…
بنازی که لیلا…
چقدر خاک بیرحمه
خیلی تلخ گذشت قصه ی زندگی ما
Joon be in seda
