چند اين شب و خاموشي؟ وقت است كه برخيزموين آتش خندان را با صبح برانگيزم
گر سوختنم بايد افروختنم بايداي عشق بزن در من كز شعله نپرهيزم
صد دشت شقايق چشم در خون دلم داردتا خود به كجا آخر با خاك در آميزم
چون كوه نشستم من…
روح افزاست
are u sure?he IS NOT shahram nazeri
Home
Feed
Search
Library
Download