هــــر كه دلارام ديــد، از دلــش آرام رفت
چشم ندارد خلاص، هركه درين دام رفت
ياد تو ميـرفت و ما عاشـق و بيـدل بديـم
پــرده بــرانـــداخـتي كـار بــاتــــمام رفــت
ماه نتابد بروز، چيست كه در خانه تافت؟
سرو نـرويد ببام، كيست كـه بر بام رفت؟
مشعله‌ای برفروخت پرتو خورشيد عشق
خرمن خاصان بسوخت، خانگه عام رفت
عارف مجــمــوع را در پــس ديـــوار صبــر
طاقت صبـرش نبود، ننگ شد و نام رفت
گر به همه عـمر خويش با تو برآرم دمي
حاصل عـمر آن دمست، باقــي ايــام رفت
هركه هوائي نپخت يا بفـراقي نـسوخت
آخــر عمـر از جهان چـون برود، خام رفت
ما قــدم از سـركـنيم در طـلب دوســتان
راه بجـــائي نبرد، هـــر كه بــاقدام رفــت
همــت سعدي بعشـق ميل نكردي ولي
مي چـو فروشد بكام، عقل بنـاكـام رفت

هر که دلارام دید، از دلش آرام رفت / جمال‌الدين منبري

همیشه ابراز احساسات و عشق و علاقه برای من شایستگی ویژه‌ای داشته است. انتخاب کلمات، چگونگی بیان، زمان و ساعت و لحظه، همه و همه برای من با ارزش هستند و نیازمند آلایشی از جنس خودم.
به همین دلیل با قطعات ادبی کلاسیک فارسی و غیر فارسی حتی، بیشتر ارتباط برقرار میکنم چرا که اگر برای افراد آن عصر به دل نمی‌نشست هیچگاه تا زمانه ما جاودانه نمی‌شد. اصولاً جاودانگی یعنی نفوذ بر قلب و به یاد گذاشتن حسی خاص که شبیه هیچ احساس و لبخندی دیگر نیست.

غزل بسیار زیبای «من از آن روز که در بند توام آزادم» از شیخ سخن سعدی بزرگوار و به دنبال آن استقبال حافظ با غزل «زلف بر باد مده»، هر دو برای من نمونه‌ای شگرف از بیان و ابراز عشق خالصانه هستند که در کمال غرور و افتخار طلب عشق عاشق از معشوق را بیان می‌کنند. چرا که عشق نه نیاز به التماس، بلکه ابراز صادقانه و خالصانه دارد.

با تشکر از استاد نادر فولادی‌نسب برای اجرای دلنشین ستار
دکلمه از عطاردوار

اجرای ستار تنها توسط استاد نادر فولادی نسب:
https://soundcloud.com/sib8/ylx4u0rxqhjt

دانلود فایل از کانال عطاردوار
https://t.me/abbasmhosseni

Man Az An Rouz

دکلمه شعر من از آن روز، همراه با ستار نوازی استاد نادر فولادی نسب

سرود سرودها، غزل غزل‌ها یا نشیدالأنشاد، شِر هاشِریم به معنی «بزرگ‌ترین غزل‌ها»، یکی از بخش‌های تنخ عبری و عهد عتیق در کتاب مقدس است. نویسندگی کتاب به سلیمان پسر داوود نسبت داده شده‌است. در این کتاب چندین اشاره به سلیمان و چند اشاره به داوود پادشاه آمده‌است. تاریخ نگارش غزل غزل‌ها را قرن دهم قبل از میلاد و در زمان سلطنت سلیمان دانسته‌اند.

غزل غزل‌ها، شعری بی‌همتا در تجلیل عشق زمینی است. شعر از زبان عاشق و معشوق است که از عشق و علاقه به یکدیگر و لذت شهوانی نزدیکی با هم سخن می‌گویند. در شعر، «دختران اورشلیم» گروهی هستند که شاهد عشق بازی دو عاشق اند و حضور آن‌ها در ساختار شعر به نحوی است که به خواننده کمک می‌کند که خود را حاضر در کنار دو عاشق ببیند. غزل غزل‌ها در معنای ظاهری‌اش به عنوان شعری عاشقانه بین زن و مرد تحسین شده‌است.

در غزل‌ها راوی تغییر می‌کند و گاهی مرد، گاهی زن و گاهی اطرافیان می‌شود.

خوانش و دکلمه: عطاردوار
دانلود از کانال
https://t.me/abbasmhosseini


Song of Song, 1
Vocal: Atarod
Music: The Shevet Achim Family Ensemble
Clarinet: Daniel Kohn
Violin: R. (Kohn) Kantrowitz
Flute: Dvorah (Kohn) Belenky
Cello: Margaret Kohn
Piano: Miriam Zlotnik
Harp: Shoshana Levy
Darbuka: Yona T. Yacovowicz
Viola: Aliza Boycan

سرود سرودها از آن سلیمان است، غزل اول

تصویری از مرگ ، که هرکسی باید یکی برای خود داشته باشد . 

مرگ در پائیز

Sher forsaty dobareh

Daniela Andrade - Billie Jean - Lutzu Istrate Remix

Asghar Salehi . Ghofle shab / قفل شب

(Shajarian,Paschuburg, Amir Rework&Mashup)
آتش عشق تو در جان خوشتر است
جان ز عشقت آتش‌افشان خوشتر است
هر که خورد از جام عشقت قطره‌ای
تا قیامت مست و حیران خوشتر است
تا تو پیدا آمدی پنهان شدم
زانکه با معشوق پنهان خوشتر است
درد عشق تو که جان می‌سوزدم
گر همه زهر است از جان خوشتر است
درد بر من ریز و درمانم مکن
زانکه درد تو ز درمان خوشتر است
می‌نسازی تا نمی‌سوزی مرا
سوختن در عشق تو زان خوشتر است

Sher forsaty dobareh

Sara Ghorbanzadeh