تا وقتی همچین ترک های شنونده نداره امیدی به موسیقی ایران نداشته باشید

ارغوان
شعر و اجرا: سالک
آهنگساز : تئور
میکسینگ و مسترینگ: تئور
نقاش: مهره
طراح جلد: مرداد
ناشر: سرو

میبینی ارغوان اومدن ویرونیه من و تورو ببینن
من اینجا موندم تا تمومه نبودناتو تو بغلم مبگیرم
رخ نمی ده زندگی بم از تو خالی وییرونم
ارغوان تو آشنامی اینا میخوان غریبیمو ببینن
از آزادی دود کردم توتونشو تو حبس
صرفه مو میشنوی میخوان نفسامو بگیرنا
تویی که دوست میدارم حتی از جونم بیشتر
نیش زد زبونم تورو تلخ بود نه الهی بمیرم
روز رسیدنت که نشد روزیه من ارغوان
حداقل بیا بگم بمون تو بگی نه
من حتی غریبم میون چهار دیواریم
بازیچه ریختن به پام من ارغوانم و میخوام
خوش ترین لبخندم دارم بهت احتیاج
که میزنه زار یکی توم هعی ضربه به سینم
ارغوان تو نشنیدی که با چشام می گفتم بت
صدا داره این نگاه آیینه ها شنیدن نه تو
که بوی زنجیر میداد دستای آزادت بی پیرهن
تشنه ان تو آب فقط کافیه برام همون دستاتو بگیرم
بشینم به پیشت و این دلم پیرت شه
بمیرم، شوق بازم چون من و عشق و چشیدم
تو رویام، تو بیداری رفتناتو دیدم ارغوان
یا برمیگردی میای یا دل کندن از تورو و یاد میگیرم

یه دنیا از من تو دوری ارغوان
چشامو غرضت دادم بازم کوری
برای قلبه تاریکم تو نوری
کاش یه سری میزدی بهم لااقل عبوری
ارغوان یه دنیا از من تو دوری
یه کلام کاش میگفتی باس منتظر بمونی

چه رنگه آسمونت شاخه ی پر از خونم
گفتی همیشه هستم ولی رفتی تا پاییز اومد
چرا همه میرن کسی دلش نمیخواد بیاد
بهارم اومدی بودی مثل پاییز بامن
ببین اینجا بنب بسته آسمون
پره خاره راه کوچ پرستوم رو بالش خون
تو چشام زل میزنی و فکر و دارمی چی شد
اون نغمه ها که میزدی تو گرفتارمی جون
به جونت کنن کفش ترک من تو پاته آسون
گرفتی مگه نمی دونستی عمر گل کوتاهه
وزیدی رفتی مثل باده تو موهات
ارغوان احمقانه دوست دارم تو فاله
تو نبودم تلخ شد کامم فقط به ته استکانت
من مثل راهتم میکشم منت پاتو خواهشا
اروم تر برو اشباع بشن چشام از عطر حضورت
هرکی عاشق عشق نیست عشقش دروغه
کاملا کاش کام من آشنا میشد با طعم پیشونیت
تو گونه هات مسافرن بوی آغوش میدن
مثل شمع نیمه جونی ام که خاموش میشم
با گرد رفتنت لباس ترک و کرد تنت
کی که به خودش نمیگیره دستامو گردنت
گفتی شب رو بودم پی راهتو گشتم
گم شدم
میخوای بری برو تو برده ی قدم
من به تنهایی خو گرفتم زانوهام آغوش میشن

یه دنیا از من تو دوری ارغوان
چشامو غرضت دادم بازم کوری
برای قلبه تاریکم تو نوری
کاش یه سری میزدی بهم لااقل عبوری
ارغوان یه دنیا از من تو دوری
یه کلام کاش میگفتی باس منتظر بمونی

Saleck - Arqavan

Saleck - Arqavan [Prod Teor]

آجری
شعر و اجرا: تئور و سالک
آهنگساز : تئور
میکسینگ و مسترینگ: تئور
نقاش: مهره
طراح جلد: مرداد
ناشر: سرو

الان كه واسه شما پيرم اسيرم
تو چنگال مشتاي نامهربون
خاطرات تلخ يادش كبود شد و
خاطرات خوب يادش نموند كسي
هرچند اگه كهنم واستون
ديواراي خاك خورده ي نم دارم
سالهاي ساله كه معرفت دارن
با عشق يا سيمان هواي همو دارن
دوسم داشته باشيد نزاريد عوض شم
آينه هاي قديمي بي دوز و بي كلكن
اصلا بشكونيد هرچي تيكه تو وجودمه
دونه دونه رفتاراي من بي غرضن
ميدونين من نميخوام اين غريبه هارو
كه میکشن دیوار بين من و مسير بادو
اين كوچه خيابونه قديميه جنوبه شهر
ميون نسلا ديدم فرق سليقه هارو
من يه سرپناه خسته از شلوغيه صداهام
نميدم اهميت به دوريه نگاها
بي دفاعم از همين لحظه تا تغيير
كنم بشم هموني كه شما اين روزا ميخواين
این سینه مخزن اسرار بود
سپرش کردم بیا قفلشو بشکن
بیا یه قولی بده ،از قولت تو بگذر
من که هیچ ترین بودم ولی قرصه تو شعرم خیالت
فردای روزی تو یه جاده ی سرد بی راهه
میرم و اون لحظه یادتون مرگ و میاره
راستی اونکه منو مثل یه پازل کرد
بگو تیکه هامو کنار هم بزاره
تقديره هيشكي ضامني نداره
نو شدن هيچ حاصلي نداره
باورش سخته اين روزا
اگه يكي واسمون اداي عاشقي دراره
غربت بهتر از مرگه؟
هرچند اين وسط انتخابي نيست
بمونيد انتظاري نيست
اگه، بمونيد انتظاري نيست
سالک:
همش به فکر این بودیم تو کوره
اگه سفت شه پاهامونم دیگه باید کجا بریم
اروم قد کشیدیم شدیم یه کوچه
به حس تازه بودیم بین خونه های کاهگلی
یه عابری کلون و زد گفتش مسافرم
باید سبز ببینم جای دود و دم
چشم به راهش انقدی اشک داد به کوچه
که گلستونی ساختش از تنگنای سرد
یه دنیا خواطره رو میکشیم یدک
از گچ های محو شده ی تنمون بپرس
از پیرمردی که توپ و زدمون بپرس
گرد و خاک ماها بوی جوونیش میده
تنهایی تقدیرمون نبود همیشه ترجیحش دادیم
به اینکه نور آفتاب و ببینه چشای منتظر
کی گفته ترسی ام از ریزش داریم
تو قاب عکساتون یادی ازم هست
همونجا که کردیم تو تکیه گاه پات
همونجا که اولین بار از کنارم رد شدی
و گره خورد پاهات گره شد چشات تو چشاس
مشت شدی تو من وقتی کلش صدا کرد
حتی من عذات سیاه کرد
کجایی مهربون که پوسید تو انتظار
این آجرای تنم دستای آهنیشون کند
گلستونم تباه کرد
با پتک خراب شد این خونه ی مادری
برجاشونو بنا کرد
اگه تونستی یه سری بهم بزن
جنوب شهر من همون خرابم

تقدیره هیچکی ضامنی نداره
نو شدن هیچ حاصلی نداره
باورش سخته این روزا
اگه یکی واسمون ادای عاشقی داره
غربت بهتر از مرگه
هرچند این وسط انتخابی نیست
بمونید انتظاری نیست اگه
بمونید انتظاری نیست...

Ajori

Teor & Saleck - Ajori

Anayurdom (سرزمین مادری)
شعر و اجرا: سالک
آهنگساز : علنی
میکسینگ و مسترینگ: سالک
نقاش: مهره
طراح جلد: سالک
ناشر: سرو

من همون ماهی ام که دریارو داد به تور
تا نور آفتاب و ببینه سرخ شه از غروب
از کدوم امواج خروشان بگم
خشک تر از کارونه این لبای نیمه جون
آنا یوردوم بو توپاخ قان نی دی
(خاک سرزمین مادریم پر از خونه)
به ضربه جنگه که صلحارو دارن
بلی سینیب آنا بالا گوزی باقلیدی
(کمر مادری شکسته، چشمای پسرش بستس)
اجساد و بدید پول سربارو دادن
روشنه خونه ها چون افتاده اتیش
به جونشون خبری ام از خمپاره ها نیست
و کیهان میگه همه ی شهروندا خوبن
منم از شرق میخونم فقر ریشش تو غربه
بالا سره قبره ماها پاهاشون میلرزه
چونکه مرگه ماها واسه اونا ارضا کنندست
به جرمه زنده بودن سلابه کشیدن
تا خون دل و با خون تن انشا کنم من
یه جوری حبس کردن مارو تو مغزامون
که آزاد بشیم بازم زندانی ایم
کابوس بیداری نمیذاره چشم بذاریم
رو هم و با تن و بدن سر خوابیدیم
یاشا ماقا بیذه درد اولدی میلاک
(ملاک زنگیمون شده درد)
شانلی وطنیم غربت دی ایراخ
(وطن عزیزم شده غربت، بگذر)
منن کی یازدی یاس قلمیم
(از من که قلمم غم رو نوشت)
تا آخیره سربازام بوینیمدا پیلاک
(تا آخرم سربازم گردنمه پلاک)

شدیم یه پرنده با رویای پرواز
دورتا دور آهن یه آیینه یه کم آب
گفتن که امنه دوری از تله صیاد
این ذلت پره میدمش به چنگال
ترس از ارتفاعتون واسه ما یه ننگه
حتی دیگه سقوط قشنگه
سر میکنم زمستون و با هرچی ندارم
جامه ی باورتون به تن من تنگه
بیشتره خون دلم از خون توی رگ
از خونه دوره تن و مدفونه توی رپ
باکی ندارم که گوش نده کسی بهم
گهگاهی حرف میزنم با خودم تو دلم
اون درخت تنومند بیرون باغ منم که
باد یاد داد بهم به تیشه باخت ندم
بریدن تنمو شدم عصای دست اون
پیره مرده چوب بری که جوونی خار نکرد
بکن اون نقاب رو سفیدیتو زاهد
دیگه آب زیره مهرته علاج چیه عاقل
که یبوست کامل گرفته تمومه فکرای
قالب به تیریبونه عالم
تو میبینی درد و فقط ما میکشیمش
ما میدونیم حق فقط لا میکشینش
ده آخه نو کره دره بی کلونه خواص
کیفه ارباب کوکه تو جا میکشی چش
ترک که داره لب تو ترکه بزن پاسبون که
آسمون نباریده و باد دزده ابره
تو انبارش بارون تا قیمت بگیره
قطره بشه قدرت، حتی اگه دریا بمیره
بوی گاز خردل میده نعشا جا مشک
تا تو وطنت تنت خوی غربت بگیره
من اونجایی زندگی رو فریاد میزنم
که ایستاده مردن خیلی وقته یه دینه

Anayurdom

Saleck - Anayurdom [Prod. By Alani]

شیدا
شعر و اجرا: سالک
آهنگساز: محرض
میکس و مسترینگ: محرض
طراح جلد: مهره
ناشر: سرو

نفسای بریدم و بند بزن به بند بند وجودت بانو
حتی میشم با سکوتت آروم کالبدم میکنه شنودت
تو نقال ذهنم تو نقاشه چشم
تو قلم بزن تا همه هز از کنن از نبوغت بانو

واسه تو گرفتم دریا تو مشتم
کمند موهاتم افسانه شد شرح
بدم با کلمات این حد زیبایی رو
سکوت میمیره تو فریاده لکنت
زبون قاصره تو حادثه ی خوبی
که وسط فال من افتاده بودی
چه شیرینی کوه و جابجا میکنم
جا کندنش دامنشو دریا میکنم
توام ساحل امنم نباشی غرقم
اغوشت بندر من پهلو میگیرم
حتی به گل بشینم تویی ناخدای قلبم
مگه میشه تورو دیدش و عاشقی نکرد
مگه میشه کنارت نبود تا اخرین نفس
عروس بارون تو هر جا بباری
من اونجا مقیمم میشه واسه من وطن
بعد نجات روحم تو بودی که دلمو پینه زدی
یه گوشه گیر که بوده شاکی از این زمین
و زمون کسی پای قصه هاش نموند
امون برید کبوده تنم آواره
تمومه طاقا با چند طاقه از موهات
طاق میزنم با کل این ابادی من
بی تو شهرم قفسه همه آزادی من
انگار یه دریا تو دلمه که آروم نداره
موج من و به سمت بی پاروم میاره
شدم محکوم به زندگی تو چشمای تو
توی مملکت کوری که قانون نداره
یهو غصه ات نگیره نذار فرصت بمیره
بازم رو کن به من حتی قدرت نگیره
پام با دستام میام که حس دستات عجیبه
نمیره احوال پرست بانو
دنیا نمیذاره سازمو کوک کنم
این پرده ها این آیینه ها قاتل نور شدن
کور شدن ندیده هاشون رفتن ندیده
بگیرن با پول گرون که ارزون شدن
این آدما من هنوز اذونه تو کلیسام
بانو از مردی کم نداری اعتراف میکنم
به شکمت لگد زدن اعتراض میکنن
که شوری کم نمکه اشتباه میکنن
تو شیرین تری از شهد گل دری
آنا یه سینه ریزی رو گرده ی دنیا
حسادت میکنم به خونه که بوی
تورو داره عطرا ام جسارت میکنن
آرامش تویی سریام به کنار
بعضی وقتا بغض میشه هم نشین صدام
اونا که شنیدن میدونن قدمام
سنگینه از ریگ کفش نی از تنگیه نفسامه
مگه میشه نگیره دورم پر از حصاره
رفیق من کیه بازار کساده توی شعرم
که ساده میگم عشق است که عشقم
همینه
ته خیابون امام یه کوچه ی دراز
میشه دنیارو متر کرد بیخیال کشور
که حال خرابت خراب میکنه دنیام
یه ب تو پرانتزه میبینی شیدام
اجاره نشین و میسازم واسه اون
که دلش به دلمه و غریبه تکرار
خوده ترس که سهمی از ترسیدن نداره
مرگ من بره کسی تسلیت نداره
پرنده اخه کاری جز پریدن نداره
من کم خوردم که جوره مستارو بکشم
بذار هعی بگن ظرفیت نداره
امضا علی سالک یه عاشق ترانه

Saleck - Sheyda

Saleck - Sheyda (prod. By Mohrez)

نسخه بازسازی شده ترک "سرو"
شعر و اجرا: سالک
آهنگساز: محرض
میکس و مسترینگ: محرض
طراح جلد: الف
ناشر: سرو

{ورس 1}
از شب بیداری ممتدم میترسم از آدمای دورو برم میترسم
وای به روزی که سرو بشه ثار از بوی و خوی کشتنم میترسم
آیه آیه ورق خوردم ، دستمال باز و سرم پر درد
ناله های شبم شد شر ، سایه سار تنم عقدس
این زمینه مربعی شکل ، این جعبه ی پر رمز و رازم
پره از آدمای کاغذی بدون موضوع با بیست و چهار رنگ
هر ثانیه تداعی میشه فداعی شدن موی سیاهم
پاتون روی خونه کیا رفت پاتون روی خونه کیا هست
چاقو باشید منم دسته باور کنید تنم زخمه
باکی از حرفاتون ندارم زبون سرخ و سرم سروه
توی بوق و کرنا کنید آهای مردم فردا گریز
سرم میونه سرها تهی همه جا بگید که تنها برید و
لبهاشو بست و حرفاشو خورد و پاهاش کوچیکو سنگا درشت و
زخمای پشت و مرحم میزد و نمکاشون کرد دریارو خشک
میجنگن به رویای صلح این آدمای قهار رل
از دوباره بندم کنید که بالم ضعیفه واسه ی اوج
فوج فوج پنبه دربیاد خون بهای اشکهای منه
فحش یاکه رفتار بدت هم خط نبودن فکرای سرت
با منی که یه عمری ساده بودم نه اهل حاشا و ناله بودم
پتک زدن به دیوار خونم نکرده هیچوقت روزاتو شبش
دوردانه ی گرداسه شهر مخبرای گردانه درد
راویای رمال رپ مرد کلاغ این داستانه من
قله واسه من همین حرفاس همین طرحای نیمه کاره
از صورت نحیف بی فروغم از آدمایی با دیده کامل .

{ورس 2}

زمستونتون سردم کرد ولی از ریشه خوندمو سروم سبز
میوه نداشت میگی بارم نبود ولی شاخه هام که سرخم کرد
باور کنید اهل نمایش نبودم حرفامم پرده نداشتش
از اول داستانم همینم همین یه علی و حوضش و خندم تلخ
خاره توی چشمای من عینک خودبینیه خیلیا بود
از دور دیدن قاضی شدن حقم میونه قصه جا موند
آخ چقد این قصه تلخه پوست از روی تنم کنده
یادگاری طفل باغبون که دباغ همین خاک سرده
یک، وقتی که وارد شدم دنیارو دیدم عاشق شدم
تا عمق فاجعه پیشرفتم شنیدم شنیدم ساکت شدم
من مردم دلم گندس خیس شده از نمای دریا
یه خونه داشتم با دو طاق آجری خنک، مثل شبای صحرا
یه سایه ی میخواره ای که هم قدم قدمامم نبود
تفنگ داشتم تنور داشتم، هیچکسم کارم نبود
اینجا نه آب داره نه خاک نه لذتی ام واسه بردن
یه زمین بایره پر از یاغی حاصل خیزه ها واسه مردن
دلنوشته های من بده گلایه دارم تا دلت بخواد
حتی ریسه های من غم سراسر مشکی رنگ این اتاق
حتی از دیوارمم بپرس درد داره ها واس گفتن
آذرای زمان حال بکوبید چکشارو طلایه داره
ارتش قاتلای حق ما بشید شاید میونه قبرا جا بشید
زیر بهشت خاک شید واسه بهشت من میمیرم فقط واسه مردن
آه و ناله کار سازه ولی من نهاده درونم اینه
انسانم آرزوست کلامه خموشه زبونم چیه ؟

Sarv (Edit Version)

Saleck - Sarv (Edit Version)

شعر و اجرا: سالک
آهنگساز: تئور
میکس و مستر: تئور
طراح جلد: الف
ناشر: سرو

Gom (Kooch Album)

Rapper And Songwriter: Saleck
Music Producer: Teor
Mix and Master: Teor
Cover Art: Alef
Publisher: Sarv

[کورس ۱]
قصه مو میدونن این راویای لال وقتی
جایی نیست واسه من تو صفحه های تار
میرم از اینجا تا یه جا که تنم بخواد
فقط خودم و خودم باشم با رد پای باد
کشیدم کنار از این روزگار سرد
انگار ول کردن دستمو تو کوچه های درد
رسید قطار آرزو به آخرین مسیر
و منم بدون مسافرم در انتظار مرگ

[ورس ۱]
آکنده از حرف
حتی لالم کنن صرف نمیکنه
سکوتم داد تو گوش زمان
یه جرم توی قانون عوام
حالم مرتب بهم میخوره
تگری میزنم عقدمو روی انتخاب
از احتمال حالم بهم میخوره
دستم زخم بود تو دستت نمک داشت
که ول کنم نگم که قصد و غرض داشت
نبودی وقتی که دستامو قپونی زدن تو جوونی صورتم سرخ
کی به تو گفت اصلا شنیدی یکی تو تنم مرد (تو تنم مرد)
هیچکس نپرسید که با این قواره
چطور غرق یه حوضه
چطور غریقی نداره
چطور همیشه صدائه
نگاشو کسی نداره
در حال فراره مگه رفتنمو دیدن
اینا که اومدی ندارن و از مسیر میگن
یه روز به احترام همه دردا که کشیدم
وا میسته قلبم تا ایستاده بمیرم
و روحم تشویق میکنه تنمو که غمم
کردم یه کوه روش بشینم قدم بلند شه
تا خندمُ ببینم
آدما نمونه جا برام
بازم من پا نمیذارم رو قامتا
غماتون بوده از خودتون با مرام تر
اومدن بمونن با منا
کهنه زخماتونم هنوزم تازنا
نمونده نا برام
منم میتونستم بکوبم به طبل انکار و از تموم اشتباهاتم درس نگیرم
من یه مجنونم جنونم شعرای خودمه که فکرام رو کاغذا بستری ان
بدون پر پریدم سقوط شد اوج
بدون شک همینم سکوت موج

[کورس ۲]
قصه مو میدونن این راویای لال وقتی
جایی نیست واسه من تو صفحه های تار
میرم از اینجا تا یه جا که تنم بخواد
فقط خودم و خودم باشم با رد پای باد
کشیدم کنار از این روزگار سرد
انگار ول کردن دستمو تو کوچه های درد
رسید قطار آرزو به آخرین مسیر
و منم بدون مسافرم در انتظار مرگ

[ورس ۲]
عاشق کوچم
میدونم خونم
توی گوش نه گوشه ی شهرتون
رنگای دنیارو بدید به من نشون
که اعتماد کنم به حرفتون
یه حرف نون فرق منه گرسنه است
با اونکه سیر میخوابه
از شکم خالیمون دین میخوادش
اصلا لیوانی هست که نصفشو ببینم
خواسته ای هست که تو بش بگی نه
چهارپیک بگیرم که سرم گرم بشه
با مزه تلخیامو شیرین ببینم
خودت یاد دادی بهم غم و بلد باشم
سیاه تنم باشه نصف سال
گفتن همه آدما مثل مان
اصلا کسی هست مثلم استتار
کنه خودشو لای جمع که فرد نبیننش
خندم میگیره
هعی آتیش میارن و من لرزم نمی ره
کاش مغزم زنده باشه قلبم بمیره
چون سنگم میگیرن به سمتم
تاثیره نداره روم که دردم بگیره
تنهام بذار با همینی که هستم
یه لبخند بزنم به عکاس قانعم
هویتمو اصلا بنویسید بی وطن
تنهام بذارید با همین پیرهنم
رپ باشه ارزون همونا که میدونید
همونا که بیتاشو زیر لب میخونی
اسمم و دیدی بگو ارزش نداره
تنهام بذار ما از تنهایی میخونیم
کشتار شعراتون یه لحظه است بره ما
دغده هاتون همه خنده است بره ما
اونجایی من سلامتی غمم خوردم
که لپای زیره ماسکاتون مزه است بره ما

نمونده حسرت برا ما ...

Saleck - Gom (Prod. By Teor)

من از اون ناگهان خوشحالیا
با یه بشکن حل شدن دشواریا
با خنده زیر بارون فیلمبرداریا
عجب چهره ی تمیز و مرتبی داریا میخوام 
من از اون پول داشتن اندازه ی رویاها
از اون دوستت دارمِ قدِ دنیاها
از سنگینی چیزی نلرزه جفت پاهام
بخندم خواه ناخواه 
من یه جاده صاففف بدون انتها
غروب بوسه ی خورشید وا کنه اشتهام
یه ماه کامل ،بدون اضطراب
دور از سیاست کثیف و بازیه اقتصاد میخوام
از همه ی مکانا برم
... زده همه ی نماها دلمو
رها بشم دستای تو وا کنه گِرَمو
بنویسم و تو بشنوی شعرمو
من یه چمدون پره لباس
یه چمدون دیگه کلی کتاب پر
ببینیم چیه اونوره حصار
یجور که پیر شیم بزنیم دوتا مثال خوب
بزنیم زیر گوش حادثه ها
این طناب لعنتی پاره شه
اولین باره که میخوام بیوفته فاصله ها
نمیگیره جلومو صانحه ها
از اون فراریا باشیم که بریم رو تیتر روزنامه های صبح
از دم دکه ها بخرن بخونن بزنن چرت
جایزه بزارن زنده مردمون
ارزون که نندازه کسی تف
بزنن در خونمونو قفل بنویسن اقای صلح
دست عشقشو گرفتو برد
فروشیه خونش مُببببله
این معامله ها عُرفففه
و سکوت...
عامل نا کارامده باطن علی
مسافر بی جاعه نا خوش ساحل غریب
تو این اوضاح کریح
عرف اینه هیچ چیزی ازش نکنن تعریف
جمع میشه غنی
کم میشه کمی
اگه دنبال سببی
بدون ما من ها بدتریم 
ببندن حسابای پر از خالیه بانکمو
دم ایست بازرسیا بگردن ساکمو
دق میدن ادمو
بدن اجازمو
بریم و نبینن سایمونو اینور
همه دار و ندارمونو بزنیم حراج
واسه همه ناعلاجیامونه علاج
اسممونم تو همه ی قرعه ها دراد
خوشبخت باشیم از الان
بریم یجا که فقط کوه دورمونه
سوت و کوره
شبا تا صبح بزنیم چونه
یکم حس کنیم زندگی آسونه
شهر دوره دور
عزیزه جونمون بی قانون
بمونه توی رگا خونمون نه تو خیابون
باشیم اروم
بمونیم پنهونی از کانون بترسیم
ولی جدا از جهان خوشحال برقصیم 
و سکوت...
عامل نا کارامده باطن علی
مسافر بی جاعه نا خوش ساحل غریب
تو این اوضاح کریح
عرف اینه هیچ چیزی ازش نکنن تعریف...


Aaghaye Solh [Prod.Mimkaaf]

۲_یک عکسِ خوب
(مجموعه بلند رها)

شعر و اجرا : سیف
آهنگ : قطعه‌ی Satori اثر Daigo Hanada
میکس وکال و مسترینگ : سپهر بِیگی
جلد : گِرِی

Saleck - Anayurdom [Prod. By Alani]

Sarv

Recent comments

Aidinmanam

Amin

𝑀𝑎𝒉𝑑𝑖⧉

Related tracks