کولـــــه پشــتـــی
1:
یه کوله رو پشتم که پر غربت    غربت من غربت شهرم   غربت ادمایی که باهم قهرن

شب گذشت بزودی بــامداد میشه   پس سری که شکسته زود بــانداژ میشه

یه چیزایرو خواستی که روشون مگس     حق گرفتنیه اگه زورت برســـه

این و داشته باش آویزه ی گوشت همیشــه   هرجــا قدرت پابــزار قانون ضعیــف

و تو برنده میشی اگــه تکون نخوری     اینجا هرچقدرم اوج بگیری بازم سقوط میکنی

یه کوله رو پشتم که پر جرات   من جرات شهرم    جرات آدمایی کــه همیشه شررن

زندگیشون سرخ میشــه روی جدول           آدمای دور و برم کله شق ن

من نه رنگیم نه لای پرچمــا گمـــم              دنیا رو میبینم با منطق خودم

وقتی همه جــا تـــاریــک میشه بینایی شرطــــه    توی دنیای مرده ها بیداری سخــت

تو امروزو میبینی من فــرداشـــو        تو دیـــوارار و میبینـــی من ترکــاشــو

مشـــکــلات و میگم فقط چنــدتاشو     جـــــاذبه ی زمین زیر چندتا شـــرت

کرس: 

آه  منمو کوله پشتیــم      2تــا رفیقیــم عین آسمون و خورشید

لعنتی من پر وسوسم   بعد از 57 کسی از ما حرف زد
.....
 
آه  منمو کوله پشتیــم      2تــا رفیقیــم عین آسمون و خورشید

لعنتی 30ســال  پر وسوسم   بعد از 57 کسی از ما حرف زد


2: 
ازون فیلما دوست دارم کــه تهش پر خون     که قهرمــان داستانش زنده نمون

چون با جامعــه  بــد   اینجوری فکر کنم واقعیــتر

از تلخی زمونمون خیلی خوب چشید   شد یه استخون له شد زیر پوســت شــیر

عین زمینی که خشک شد و الان بــایر   عین مردی کـه لخت شد جلو آینه

خیلی خونسرد راه جنگ و بلد       چون از دی ماه زمستون 70 اومد

عین خودم  مغزم و خالی کن   اما شستشوش نده     بزارعقایدم روهم دیگــه جفت و جور بشه

دوتا نیم کرم ازاین داستانا پرن       دارم تــفـتـش میدم روی فندک خودم

تو بـــار بزنش  الان مغزم پر    اما کسی نیست بخواد مصرف کنه

پس فرار میکنم میشم فرار مغزها    یاکه عقب میمونم از پشت مرزهــا 

میشم عقب مونده با یه کوله پشتی   اینجا مخت خوب کــار کنه جرم مشتی

عین آدمای دورم            عین قهرمــان داستــان فیلمهای خودم

کــه عقب موندســت با جامعه بد    این شکلی فکر کنم واقعی تر

Koole Poshti

sasan.shayan